incisively


بطور برنده، بطور نافذ، بطور زننده، رک

جمله های نمونه

1. His game reflects an attitude with shots crisp, incisively biting.
[ترجمه گوگل]بازی او منعکس کننده نگرش با ضربات واضح و گزنده است
[ترجمه ترگمان]بازی او بازتاب نگرش با shots، incisively و biting است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The man's fanaticism, cry out, tear, the incisively and vividly that passion behaves here!
[ترجمه گوگل]تعصب مرد، فریاد بزن، اشک کن، به صراحت و واضح که شور اینجا رفتار می کند!
[ترجمه ترگمان]با وجود این، این تعصب مردانه، این شور و شوق، این شور و شوق را در اینجا اعمال می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Incisively, she said, " I have no idea. "
[ترجمه گوگل]با قاطعیت گفت: من هیچ نظری ندارم
[ترجمه ترگمان]وی گفت: \" من هیچ نظری ندارم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was incisively critical.
[ترجمه گوگل]او به شدت انتقاد می کرد
[ترجمه ترگمان]او خطرناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This romantic charm, the natural comBination of graceful Eastern and Western style, has Been shown most incisively on the symBolist painting with skills of Both oil painting and Chinese painting.
[ترجمه گوگل]این جذابیت رمانتیک، ترکیبی طبیعی از سبک زیبای شرقی و غربی، با مهارت‌های نقاشی رنگ روغن و نقاشی چینی، به وضوح در نقاشی نمادین نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]این جذابیت رمانتیک، the طبیعی سبک شرقی و غربی، در نقاشی symbolist با مهارت نقاشی رنگ روغن و نقاشی چینی به تصویر کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eager to warm and hard to live the decadent, but ShuShouShuJiao everywhere incisively and vividly.
[ترجمه گوگل]مشتاق به گرم و سخت به زندگی منحط، اما ShuShouShuJiao در همه جا دقیق و واضح است
[ترجمه ترگمان]با اشتیاق به گرم کردن و سخت زیستن در حال منحط، اما ShuShouShuJiao در همه جا و به طور واضح و واضح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Herein of the line in aesthetic space element received the expression of incisively and vividly, white mixes oily line to lapping brunet lumber, fashionable breath emerge as the times require.
[ترجمه گوگل]در اینجا از خط در عنصر فضای زیبایی شناسی بیان واضح و واضح، سفید مخلوط خط روغنی به چسباندن الوار سبزه، نفس مد روز ظهور به عنوان زمان نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" است \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In addition, also utilized through the number of people household money laundering by Chen Shuibian incisively.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، همچنین از طریق تعداد افراد پولشویی خانگی توسط چن Shuibian به طور دقیق استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، از طریق تعداد افرادی که توسط چن Shuibian incisively اداره می شوند نیز استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Flash gold and soft classical collocation of yellow, are of romantic feelings more incisively and vividly.
[ترجمه گوگل]طلای فلش و ترکیب کلاسیک نرم زرد، احساسات عاشقانه تر و واضح تر است
[ترجمه ترگمان]به رنگ طلایی و همنشینی با سبک کلاسیک زرد، احساسات رمانتیک بیش از پیش و به طور واضح و روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Chinese classic lasting appeal is taken to hold by its proper, cooperate her clever body form and face, more Chongqing belle fine-looking and all-round show incisively and vividly.
[ترجمه گوگل]جذابیت ماندگار کلاسیک چینی با فرم مناسب بدن و چهره باهوش او، ظاهر زیباتر و همه‌جانبه‌ی زیباتر و همه‌جانبه‌اش به وضوح و واضح جلب می‌شود
[ترجمه ترگمان]جاذبه ماندگار کلاسیک چین برای حفظ تناسب اندام، هم کاری با شکل بدن، صورت و صورت، بیشتر ظاهر زیبای Chongqing و به طور واضح و واضح، گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Its energetic endosarc, the content theme and even each performance technology progress all is trying the beautiful charm to unfold incisively.
[ترجمه گوگل]اندوسارک پرانرژی آن، موضوع محتوا و حتی هر پیشرفت فناوری عملکرد، همگی تلاش می‌کنند تا جذابیت زیبا را به طور واضح آشکار کند
[ترجمه ترگمان]endosarc پر انرژی، موضوع محتوا و حتی هر پیشرفت تکنولوژی عملکرد، همه تلاش می کنند جذابیت زیبایی را آشکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sharply, in a penetrating manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : incise
✅️ اسم ( noun ) : incision / incisiveness
✅️ صفت ( adjective ) : incisive
✅️ قید ( adverb ) : incisively

بپرس