incinerator

/ˌɪnˈsɪnəˌretər//ɪnˈsɪnəreɪtə/

(دستگاهی که می سوزاند و تبدیل به خاکستر می کند به ویژه زباله را) زباله سوز، خاکسترگر، کوره ای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a furnace for burning refuse.

جمله های نمونه

1. Put the garbage down the incinerator.
[ترجمه گوگل]زباله ها را داخل زباله سوز بگذارید
[ترجمه ترگمان] سطل زباله رو بذار زمین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The incinerator burns anything.
[ترجمه گوگل]زباله سوز هر چیزی را می سوزاند
[ترجمه ترگمان]کوره در هر چیزی می سوزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Andrew Graham claims a waste incinerator owned by Re-chem ruined his cattle.
[ترجمه گوگل]اندرو گراهام ادعا می کند که یک زباله سوز متعلق به Re-chem گاوهای او را خراب کرده است
[ترجمه ترگمان]اندرو گراه ام \"ادعا میکنه که\" آزمایش خون incinerator \"cattle رو نابود کرده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In Nottingham an incinerator provides heat for 000 homes and local industry.
[ترجمه گوگل]در ناتینگهام یک کوره زباله سوز برای 000 خانه و صنعت محلی گرما فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]در \" ناتینگهام کوره یک کوره زباله سوزی ۱۰۰۰ خانه و صنعت محلی را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The city built an incinerator at the site in 19
[ترجمه گوگل]این شهر در سال 19 یک زباله سوز در این مکان ساخت
[ترجمه ترگمان]این شهر در روز ۱۹ دسامبر، کوره زباله سوزی را در محل ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Company puts back controversial plan for waste incinerator.
[ترجمه گوگل]این شرکت طرح بحث برانگیز زباله سوز را به عقب انداخت
[ترجمه ترگمان]شرکت طرح بحث برانگیز کوره زباله سوزی را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Certainly that is the suggestion now that the incinerator is to be replaced at the end of November.
[ترجمه گوگل]مطمئناً این پیشنهاد اکنون است که کوره زباله سوز در پایان نوامبر تعویض شود
[ترجمه ترگمان]مسلما این پیشنهاد اکنون که کوره زباله قرار است در پایان ماه نوامبر جای گیرد، است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We want proof that the incinerator will be safe.
[ترجمه گوگل]ما مدرکی می خواهیم که نشان دهد زباله سوز ایمن خواهد بود
[ترجمه ترگمان]ما می خوایم ثابت کنیم که دستگاه incinerator جاش آمنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Andrew Graham says a toxic waste incinerator owned by Re-Chem, was responsible for poisoning cattle on two of his farms.
[ترجمه گوگل]اندرو گراهام می گوید که یک زباله سوز سمی متعلق به Re-Chem، مسئول مسمومیت گاو در دو مزرعه او بوده است
[ترجمه ترگمان]اندرو گراه ام می گوید که یک کوره زباله سوزی که در دست ساخت است، مسئول مسموم کردن گاو در دو مزرعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For example, an incinerator in Edmonton, North London, burns around 400,000 tons of rubbish every year and provides electricity too.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک کوره زباله سوز در ادمونتون، شمال لندن، سالانه حدود 400000 تن زباله را می سوزاند و برق نیز تامین می کند
[ترجمه ترگمان]برای مثال کوره زباله سوزی در ادمونتون، شمال لندن، هر سال حدود ۴۰۰۰۰۰ تن زباله را می سوزاند و برق هم تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The incinerator became a roaring pillar of flame, its iron bars instantly glowing red hot.
[ترجمه گوگل]زباله سوز تبدیل به ستونی از شعله خروشان شد که میله های آهنی آن فوراً به رنگ قرمز می درخشیدند
[ترجمه ترگمان]کوره incinerator یک ستون دود شعله ور شد، میله های آهنی در همان دم داغ سرخ و سوزان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One afternoon, Grandfather walked over to the incinerator door and motioned for me to come over.
[ترجمه گوگل]یک روز بعد از ظهر، پدربزرگ به سمت در زباله سوز رفت و به من اشاره کرد که بیایم
[ترجمه ترگمان]یک روز بعد از ظهر، پدربزرگ به طرف در کوره راه افتاد و به من اشاره کرد که بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The floor plan of the incinerator room is shown in Figure 2 of this Permit.
[ترجمه گوگل]پلان طبقه اتاق زباله سوز در شکل 2 این مجوز نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]طرح کف اتاق کوره در شکل ۲ این اجازه نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Effects of main operation parameters of the incinerator system on stable combustion process are analyzed.
[ترجمه گوگل]اثرات پارامترهای عملیات اصلی سیستم زباله سوز بر فرآیند احتراق پایدار تجزیه و تحلیل می شود
[ترجمه ترگمان]اثرات پارامترهای عملیاتی اصلی سیستم کوره در فرآیند احتراق پایدار تحلیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some problems in rotary kiln incinerator for researching were discussed.
[ترجمه گوگل]برخی از مشکلات در کوره سوزاندن کوره دوار برای تحقیق مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]برخی مشکلات در کوره زباله سوزی برای تحقیق مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] کوره زباله سوزی - کوره آشغالسوزی - کوره مخصوص سوزاندن آشغال
[مهندسی گاز] کوره زباله سوزانی، زباله سوز

انگلیسی به انگلیسی

• furnace which burns things to ashes
an incinerator is a furnace for burning rubbish.

پیشنهاد کاربران

incinerator ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: زباله‏سوز
تعریف: کورۀ سوزاندن پسماندها در شرایط واپاییده
A container that is closed on all sides for burning waste at high temperature

بپرس