inchoative

/ɪnˈkoʊətɪv//ɪnˈkəʊətɪv/

(نادر) رجوع شود به: inchoate، تازه، بدوی، تازه اغاز شده، اغازی، ابتدائی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: in grammar, of or denoting a verb or verb form that indicates the beginning of an action or state, as "got working" in "It finally got working"; inceptive.
اسم ( noun )
• : تعریف: an inchoative verb, verb form, or affix; inceptive.

جمله های نمونه

1. Economic globalization is inchoative at capitalist country, be in early capitalism develops initial stage to begin.
[ترجمه گوگل]جهانی شدن اقتصادی در کشور سرمایه داری ابداع کننده است، در آغاز مرحله اولیه سرمایه داری توسعه می یابد
[ترجمه ترگمان]جهانی شدن اقتصاد در کشور سرمایه داری بوجود آمده است و در اوایل سرمایه داری آغاز به توسعه مرحله اولیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Actually, classical economic philosophy is inchoative Yuyadangsi is close.
[ترجمه گوگل]در واقع، فلسفه اقتصادی کلاسیک است inchoative Yuyadangsi نزدیک است
[ترجمه ترگمان]در واقع، فلسفه اقتصادی کلاسیک is Yuyadangsi است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. England is not only the inchoative country of the world Industrial Revolution, but also the first country which established the child welfare system.
[ترجمه گوگل]انگلستان نه تنها کشور مبتکر انقلاب صنعتی جهان، بلکه اولین کشوری است که سیستم رفاه کودکان را پایه گذاری کرد
[ترجمه ترگمان]انگلستان نه تنها کشور inchoative انقلاب صنعتی جهان است، بلکه نخستین کشوری است که سیستم رفاهی کودکان را تاسیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Inchoative 200 one results from of the United States second borrow the crisis, final evolution is global banking crisis.
[ترجمه گوگل]Inchoative 200 یک نتیجه از ایالات متحده وام دوم بحران، تکامل نهایی بحران بانکی جهانی است
[ترجمه ترگمان]در حدود ۲۰۰ نفر از ایالات متحده به این بحران وام می دهند، تکامل نهایی بحران بانکی جهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Inchoative last year at the Asian finance disturbance of Thailand currency crisis the fourth quarter affects Latin America country.
[ترجمه گوگل]سال گذشته در اختلال مالی آسیایی بحران ارز تایلند، سه ماهه چهارم کشور آمریکای لاتین را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان]Inchoative سال گذشته در بحران مالی آسیا در بحران ارز تایلند، چهارم چهارم کشور آمریکای لاتین را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Principals' managerial conduct is an inevitable conduct of principals under the school managerial circumstance. This conduct is still at the inchoative stage both in theory and practice.
[ترجمه گوگل]رفتار مدیریتی مدیران، رفتار اجتناب ناپذیر مدیران در شرایط مدیریتی مدرسه است این رفتار هم در تئوری و هم در عمل هنوز در مرحله ابتکاری است
[ترجمه ترگمان]رفتار مدیریتی Principals یک رفتار غیرقابل اجتناب از مدیران تحت شرایط مدیریتی مدرسه است این رفتار هنوز هم در مرحله تیوری و هم در عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• initial; beginning; starting to develop; inceptive (grammar)
inceptive verb; inceptive aspect of verbs (grammar)

پیشنهاد کاربران

( گرامر ) فعلی که عملی در آن نهفته باشد و به تنهایی معنی را می رساند
inchoative ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: آغازی
تعریف: ← فعل آغازی
آغازی

بپرس