1. There were high-explosive and incendiary bombs of various types available, but no combination weapon.
[ترجمه گوگل]بمب های پرقدرت و آتش زا از انواع مختلف موجود بود، اما هیچ سلاح ترکیبی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]مواد منفجره و مواد منفجره در انواع گوناگون وجود داشت، اما هیچ سلاح ترکیبی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مواد منفجره و مواد منفجره در انواع گوناگون وجود داشت، اما هیچ سلاح ترکیبی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We had two incendiary bombs, but they were in the canteen.
[ترجمه گوگل]دو بمب آتش زا داشتیم اما آنها در غذاخوری بود
[ترجمه ترگمان]ما دوتا بمب آتش زا داشتیم، ولی توی قمقمه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما دوتا بمب آتش زا داشتیم، ولی توی قمقمه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. An incendiary bomb would leave a fire behind; a nuclear bomb would leave lingering traces of radiation in the victim for a long time to come.
[ترجمه گوگل]یک بمب آتش زا آتش را پشت سر می گذارد یک بمب هسته ای برای مدت طولانی آثار پرتوهای باقی مانده را در قربانی باقی می گذارد
[ترجمه ترگمان]یک بمب آتش زا پشت سر آن ها آتش ایجاد می کرد؛ یک بمب اتمی آثار lingering را برای مدتی طولانی در قربانی جا به جا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک بمب آتش زا پشت سر آن ها آتش ایجاد می کرد؛ یک بمب اتمی آثار lingering را برای مدتی طولانی در قربانی جا به جا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A near hit by the incendiary bomb.
[ترجمه گوگل]نزدیک به اصابت بمب آتش زا
[ترجمه ترگمان]انفجار بمب آتش زا نزدیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انفجار بمب آتش زا نزدیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There can be no reasoning with an incendiary bomb.
[ترجمه گوگل]با بمب آتش زا نمی توان استدلال کرد
[ترجمه ترگمان]هیچ استدلالی با بمب آتش زا نمی تواند وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ استدلالی با بمب آتش زا نمی تواند وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I shared a ration withone (using triangle, of course) and he gave me an incendiary bomb as areward.
[ترجمه گوگل]من یک جیره را با یک نفر تقسیم کردم (البته با استفاده از مثلث) و او یک بمب آتش زا به عنوان جایزه به من داد
[ترجمه ترگمان]من یک withone سهمیه (با استفاده از مثلث)به اشتراک گذاشتم و او یک بمب آتش زا به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من یک withone سهمیه (با استفاده از مثلث)به اشتراک گذاشتم و او یک بمب آتش زا به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A bomb used to start a fire ; an incendiary bomb.
[ترجمه گوگل]بمبی که برای برافروختن آتش استفاده می شود یک بمب آتش زا
[ترجمه ترگمان]یک بمب که برای شروع آتش بکار می رفت، بمب آتش زا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک بمب که برای شروع آتش بکار می رفت، بمب آتش زا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It's said the water used to extinguish fires from a German incendiary bomb caused seeds in the botany department dating from the 1740s to germinate.
[ترجمه گوگل]گفته میشود آبی که برای خاموش کردن آتشهای یک بمب آتشزای آلمانی استفاده میشد، باعث جوانه زدن بذرهای بخش گیاهشناسی مربوط به دهه 1740 شد
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که آب مورد استفاده برای خاموش کردن آتش ناشی از بمب آتش زا آلمانی باعث شد که دانه ها در بخش گیاه شناسی قرار بگیرند که قرار است از ۱۷۴۰ تا می رویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که آب مورد استفاده برای خاموش کردن آتش ناشی از بمب آتش زا آلمانی باعث شد که دانه ها در بخش گیاه شناسی قرار بگیرند که قرار است از ۱۷۴۰ تا می رویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید