معادل نزدیک به معنی این اصطلاح �عزب عقده ای� است. نه تجرد خودخواسته و از این دست. معنی ش که روشنه و در فرهنگ های لغت اینترنتی میشه خواند و دید. اما معادل خوب اون معنی تجرد خودخواسته نمی شود.
🔸 معادل فارسی:
مجرد غیرارادی / فرد بدون رابطه ی عاشقانه یا جنسی ( با بار منفی )
در زبان محاوره ای:
تنهای اجباری، کسی که کسی رو نداره، مرد تنها و خشمگین
🔸 تعریف ها:
1. تعریف اولیه ( دهه ۱۹۹۰ ) :
... [مشاهده متن کامل]
فردی که به دلایل غیرارادی ( مثل خجالتی بودن، مشکلات اجتماعی یا روانی ) قادر به داشتن رابطه ی عاشقانه یا جنسی نیست.
این تعریف توسط زنی کانادایی به نام Alana در سال ۱۹۹۷ مطرح شد، که وب سایتی برای افراد تنها و منزوی راه اندازی کرد.
2. تعریف مدرن ( دهه ۲۰۱۰ به بعد ) :
عضو یک زیرفرهنگ اینترنتی، عمدتاً مردان دگرجنس گرا، که خود را قربانی ترجیحات جنسی زنان می دانند و اغلب دیدگاه های زن ستیزانه، خشمگینانه، و افراطی دارند.
مثال: Many incel forums promote misogyny and resentment toward women.
3. زمینه ی افراط گرایی:
برخی افراد با هویت incel در حملات خشونت آمیز نقش داشته اند، از جمله Elliot Rodger و Alek Minassian، که باعث شد این واژه با تروریسم و نفرت پراکنی گره بخورد.
🔸 مترادف ها:
involuntary single – socially isolated male – frustrated loner
🔸 نکته ی فرهنگی:
• در فضای اینترنت، incelها اغلب در انجمن هایی مثل Reddit، 4chan، یا فروم های ناشناس فعالیت می کنند.
• این گروه ها معمولاً از اصطلاحاتی مثل Chad ( مرد جذاب ) ، Stacy ( زن جذاب ) ، و blackpill ( ناامیدی مطلق ) استفاده می کنند.
• سازمان هایی مثل SPLC و GIFCT این گروه را بخشی از �اکوسیستم برتری طلبی مردانه آنلاین� و دارای ایدئولوژی افراطی می دانند.
مجرد غیرارادی / فرد بدون رابطه ی عاشقانه یا جنسی ( با بار منفی )
در زبان محاوره ای:
تنهای اجباری، کسی که کسی رو نداره، مرد تنها و خشمگین
🔸 تعریف ها:
1. تعریف اولیه ( دهه ۱۹۹۰ ) :
... [مشاهده متن کامل]
فردی که به دلایل غیرارادی ( مثل خجالتی بودن، مشکلات اجتماعی یا روانی ) قادر به داشتن رابطه ی عاشقانه یا جنسی نیست.
این تعریف توسط زنی کانادایی به نام Alana در سال ۱۹۹۷ مطرح شد، که وب سایتی برای افراد تنها و منزوی راه اندازی کرد.
2. تعریف مدرن ( دهه ۲۰۱۰ به بعد ) :
عضو یک زیرفرهنگ اینترنتی، عمدتاً مردان دگرجنس گرا، که خود را قربانی ترجیحات جنسی زنان می دانند و اغلب دیدگاه های زن ستیزانه، خشمگینانه، و افراطی دارند.
مثال: Many incel forums promote misogyny and resentment toward women.
3. زمینه ی افراط گرایی:
برخی افراد با هویت incel در حملات خشونت آمیز نقش داشته اند، از جمله Elliot Rodger و Alek Minassian، که باعث شد این واژه با تروریسم و نفرت پراکنی گره بخورد.
🔸 مترادف ها:
🔸 نکته ی فرهنگی:
• در فضای اینترنت، incelها اغلب در انجمن هایی مثل Reddit، 4chan، یا فروم های ناشناس فعالیت می کنند.
• این گروه ها معمولاً از اصطلاحاتی مثل Chad ( مرد جذاب ) ، Stacy ( زن جذاب ) ، و blackpill ( ناامیدی مطلق ) استفاده می کنند.
• سازمان هایی مثل SPLC و GIFCT این گروه را بخشی از �اکوسیستم برتری طلبی مردانه آنلاین� و دارای ایدئولوژی افراطی می دانند.
دوستان غیرارادی غلطه باید بفرمایید: ناخواسته
غیرارادی و ارادی موضوعش یک چیز دیگه است.
خواسته و ناخواسته هم یک چیز دیگر.
غیرارادی یعنی شما هیچ اراده و کنترلی در باب موضوع ندارید در حالی که این مردها اغلب موجودات متوهمی هستند که به مشکلات خود آگاه نیستند نه اینکه اراده ندارند بلکه دلشان میخواسته و نشده!
... [مشاهده متن کامل]
غیرارادی و ارادی موضوعش یک چیز دیگه است.
خواسته و ناخواسته هم یک چیز دیگر.
غیرارادی یعنی شما هیچ اراده و کنترلی در باب موضوع ندارید در حالی که این مردها اغلب موجودات متوهمی هستند که به مشکلات خود آگاه نیستند نه اینکه اراده ندارند بلکه دلشان میخواسته و نشده!
... [مشاهده متن کامل]
مجرد ناخواسته. Involuntarily Celibate
گروهی از افراد ( عمدتاً مردان ) که عدم موفقیت در روابط عاطفی یا جنسی را ناشی از عوامل خارجی می دانند و به دلیل نارضایتی از این وضعیت، اغلب احساس خشم یا سرخوردگی می کنند.
گروهی از افراد ( عمدتاً مردان ) که عدم موفقیت در روابط عاطفی یا جنسی را ناشی از عوامل خارجی می دانند و به دلیل نارضایتی از این وضعیت، اغلب احساس خشم یا سرخوردگی می کنند.
جناب نصراله مرادیانی وقتی شرایط اجتماعی و اقتصادی برای نسل جوان مهیا نیست چطور مجرد ناخواسته را عزب عقده ای معنی می کنید ؟
عزب عقده ای
مرد جوانی که در فضای مجازی، در محافل رسانه های جمعی عضو است و تصور می کند به لحاظ جنسی برای زن ها جذاب نیست، خصوصاً آن دست از مردان جوان که دل پُری از مردها و زن هایی دارند که به لحاظ جنسی پرکار و فعال اند.
تجرد ناخواسته
مثال؛
Online forums for incels often promote toxic and misogynistic ideologies.
In a conversation about toxic masculinity, someone might say, “Incel culture perpetuates harmful attitudes towards women. ”
... [مشاهده متن کامل]
A news segment might cover, “The rise of incel communities and their potential for promoting violence against women. ”
... [مشاهده متن کامل]
( عامیانه )
Involuntary celibate
تجرد غیرارادی
به مردایی میگن که توانایی پیدا کردن شریک جنسی ندارن ( به دلیل شخمی بودن خودشون ) و بقیه رو بابت
این مشکل سرزنش میکنن که چرا زنا نمیان به من پا بدن!
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
Chad is an incel, often devolving into a puddle of misogynistic self - pity
تجرد غیرارادی
به مردایی میگن که توانایی پیدا کردن شریک جنسی ندارن ( به دلیل شخمی بودن خودشون ) و بقیه رو بابت
این مشکل سرزنش میکنن که چرا زنا نمیان به من پا بدن!
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
INCEL مخفف دو واژه هست :
Involuntary Celibate می باشد که ترجمه تحت الفظی اش میشود "تجرد غیر ارادی" و برای بیان حالت روانی مردانی هست که در شرایط عادی قادر به ارتباط با خانمها نیستند چه بعنوان همسر چه بعنوان دوست دختر و یا حتی دوست معمولی.
Involuntary Celibate می باشد که ترجمه تحت الفظی اش میشود "تجرد غیر ارادی" و برای بیان حالت روانی مردانی هست که در شرایط عادی قادر به ارتباط با خانمها نیستند چه بعنوان همسر چه بعنوان دوست دختر و یا حتی دوست معمولی.
... [مشاهده متن کامل]
کامنت دوستمون درباره این کلمه درسته
... [مشاهده متن کامل]
شخصی ( معمولا یک مرد ) که زنان را به چشم اشیایی برای رابطه جنسی می داند و عقیده دارد که وظیفه آن هاست که وی را از نظر جنسی ارضا کنند و تنها دلیل عدم داشتن رابطه اش را مشکلات ظاهری خود می پندارد.
مردی که به طور غیرداوطلبی تا حالا رابطه ی جنسی با جنس مونث نداشته است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)