1. The air conditioner droned almost inaudibly.
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع تقریباً غیرقابل شنیدن بود
[ترجمه ترگمان]دستگاه تهویه هوا تقریبا نامحسوس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستگاه تهویه هوا تقریبا نامحسوس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. 'No,' she whispered, almost inaudibly.
[ترجمه گوگل]او تقریباً نامفهوم زمزمه کرد: "نه"
[ترجمه ترگمان]با صدایی تقریبا نامحسوس زمزمه کرد: نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با صدایی تقریبا نامحسوس زمزمه کرد: نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In whichever language, he speaks slowly and almost inaudibly.
[ترجمه گوگل]به هر زبانی که باشد، آهسته و تقریباً نامفهوم صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]به هر زبانی، آهسته و تقریبا نامحسوس حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به هر زبانی، آهسته و تقریبا نامحسوس حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. 'How warm 'tis to-day! ' she said, almost inaudibly.
[ترجمه گوگل]امروز چقدر گرم است! او تقریباً نامفهوم گفت
[ترجمه ترگمان]امروز چقدر گرم است! با صدایی تقریبا نامحسوس گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امروز چقدر گرم است! با صدایی تقریبا نامحسوس گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sometimes inaudibly, sometimes in loud and penetrating tones which arouse the sympathetic curiosity of my family, I tell it over and over, to an imaginary hearer.
[ترجمه گوگل]گاهی به صورت نامفهوم، گاهی با صدای بلند و نافذ که کنجکاوی همدردی خانواده ام را برمی انگیزد، آن را بارها و بارها برای شنونده خیالی می گویم
[ترجمه ترگمان]گاهی با صدایی بلند و نافذ که موجب تحریک حس کنجکاوی خانواده من می شود، به گوش یک شنونده خیالی می رسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی با صدایی بلند و نافذ که موجب تحریک حس کنجکاوی خانواده من می شود، به گوش یک شنونده خیالی می رسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She spoke inaudibly low.
[ترجمه گوگل]او به طور نامفهومی کم حرف می زد
[ترجمه ترگمان]آهسته حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آهسته حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She listened. The window creaked - at first almost inaudibly, then louder.
[ترجمه گوگل]او گوش داد پنجره به صدا در آمد - ابتدا تقریباً نامفهوم، سپس بلندتر
[ترجمه ترگمان]گوشش را تیز کرد پنجره به صدا در آمد - ابتدا صدایی تقریبا نامحسوس و بعد بلندتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوشش را تیز کرد پنجره به صدا در آمد - ابتدا صدایی تقریبا نامحسوس و بعد بلندتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The KFC advert was promoting the chain's Zinger Crunch salad and featured office workers singing inaudibly while eating the salad.
[ترجمه گوگل]تبلیغ KFC سالاد زینگر کرانچ زنجیرهای را تبلیغ میکرد و کارمندان اداری را نشان میداد که در حین خوردن سالاد به طور نامفهوم آواز میخواندند
[ترجمه ترگمان]یک تبلیغ KFC در حال ترویج سالاد Crunch chain بود و کارگران مطب در حالی که مشغول خوردن سالاد بودند به زحمت شنیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تبلیغ KFC در حال ترویج سالاد Crunch chain بود و کارگران مطب در حالی که مشغول خوردن سالاد بودند به زحمت شنیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید