1. her voice was inaudible
صدای او قابل شنیدن نبود.
2. The noise of the wind made her cries inaudible.
[ترجمه گوگل]صدای باد گریه های او را نامفهوم کرد
[ترجمه ترگمان]صدای باد باعث شد که صدای گریه اش به گوش نرسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The sound is inaudible to the human ear.
[ترجمه گوگل]صدا برای گوش انسان قابل شنیدن نیست
[ترجمه ترگمان]صدا به گوش انسان نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His voice was almost inaudible.
5. The whistle was inaudible to the human ear.
[ترجمه گوگل]صدای سوت برای گوش انسان قابل شنیدن نبود
[ترجمه ترگمان]صدای سوت به گوش انسان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She spoke in an almost inaudible whisper.
[ترجمه گوگل]او با زمزمه ای تقریبا نامفهوم صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]با صدایی تقریبا غیرقابل شنیدن حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The noise of the machinery made her voice inaudible.
[ترجمه گوگل]سر و صدای دستگاه صدای او را نامفهوم کرد
[ترجمه ترگمان]صدای دستگاه صدای او را به گوش نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She whimpered something inaudible.
[ترجمه گوگل]او چیزی غیرقابل شنیدن را زمزمه کرد
[ترجمه ترگمان]چیزی نامفهوم بر زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Michael went bright red, and muttering something inaudible, he walked out of the room.
[ترجمه گوگل]مایکل به رنگ قرمز روشن در آمد و با زمزمه کردن چیزی نامفهوم از اتاق بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]مایکل سرخ شد و زیر لب چیزی نامفهوم گفت و از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In reality this is inaudible under water so don't rely on it to give you a reminder.
[ترجمه گوگل]در واقع این زیر آب قابل شنیدن نیست، بنابراین برای یادآوری به آن اعتماد نکنید
[ترجمه ترگمان]در واقع این آب زیر آب قابل شنیدن نیست بنابراین به آن تکیه نکنید تا یک یادآوری به شما بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Nick's voice was inaudible through the glass barrier.
[ترجمه گوگل]صدای نیک از میان دیوار شیشه ای قابل شنیدن نبود
[ترجمه ترگمان]صدای نیک از میان مانع شیشه ای شنیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He muttered something inaudible and withdrew.
[ترجمه گوگل]چیزی نامفهوم زمزمه کرد و کنار رفت
[ترجمه ترگمان]زیر لب چیزی زمزمه کرد و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She commenced an impersonation of Hodges, piping inaudible words in effete falsetto, rolling her eyes like a stage Othello.
[ترجمه گوگل]او تقلید از هاجز را آغاز کرد و کلمات نامفهومی را به صورت افکت فالستو به زبان می آورد و چشمانش را مانند اتللو صحنه می چرخاند
[ترجمه ترگمان]او نقش Hodges را بازی کرد، کلمات نامفهومی را که با صدای effete ادا شده بود شروع کرد، چشم ها را مثل نقش اتللو در حدقه می چرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Dong's answer came in an almost inaudible whisper.
[ترجمه گوگل]پاسخ دونگ با زمزمه ای تقریبا نامفهوم آمد
[ترجمه ترگمان]پاسخ Dong تقریبا بی صدا به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. You permit yourself an almost inaudible sigh and grin to yourself.
[ترجمه گوگل]به خودتان اجازه می دهید یک آه تقریباً نامفهوم داشته باشید و به خودتان پوزخند بزنید
[ترجمه ترگمان]تو به خودت اجازه دادی که تقریبا به شنیدن این حرف گوش بدهی و به خودت پوزخند بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید