• (1)تعریف: as a result of the fact that; because; since.
• (2)تعریف: to the extent or degree that; insofar as.
جمله های نمونه
1. He is a Dane inasmuch as he was born in Denmark, but he became a British citizen at the age of 30.
[ترجمه افشین] او یک دانمارکی است از آنجاییکه در دانمارک به دنیا آمده است، اما در سن 30 سالگی به شهروندی انگلستان در آمد.
|
[ترجمه گوگل]او از آنجایی که در دانمارک به دنیا آمد، دانمارکی است، اما در سن 30 سالگی شهروند بریتانیا شد [ترجمه ترگمان]او به هنگام تولد در دانمارک یک دین واقعی است، ولی در سن ۳۰ سالگی به یک شهروند انگلیسی تبدیل شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was a very unusual musician inasmuch as he was totally deaf.
[ترجمه گوگل]او از آنجایی که کاملاً ناشنوا بود، یک نوازنده بسیار غیرعادی بود [ترجمه ترگمان]از آن هم که کاملا ناشنوا بود، موسیقی دان عجیبی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Inasmuch as you are their parents, you are responsible for the behaviour of these keds.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که شما پدر و مادر آنها هستید، مسئولیت رفتار این کادها بر عهده شماست [ترجمه ترگمان]همانقدر که پدر و مادر آن ها هستید، مسئول رفتار این keds هستید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ann is guilty, inasmuch as she knew what the others were planning.
[ترجمه گوگل]ان گناهکار است، زیرا می دانست دیگران چه برنامه ای دارند [ترجمه ترگمان]آن گناه است، چون می دانست که دیگران چه نقشه ای دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This was a good decision inasmuch as it worked for you.
[ترجمه گوگل]این تصمیم خوبی بود، زیرا برای شما کارآمد بود [ترجمه ترگمان]این تصمیم خوبی بود که برای شما کار می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Inasmuch as you are their commanding officer, you are responsible for the behaviour of these men.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که شما فرمانده آنها هستید، مسئولیت رفتار این افراد با شماست [ترجمه ترگمان]از آنجایی که شما افسر فرمانده آن ها هستید، مسئول رفتار این افراد هستید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Inasmuch as you can, television programming should be an event.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که می توانید، برنامه های تلویزیونی باید یک رویداد باشد [ترجمه ترگمان]همانقدر که می توانید برنامه ریزی تلویزیون یک رویداد باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Inasmuch as almost all on-the-job injuries up to that time involved male workers, I concentrate on the males.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که تقریباً تمام صدمات حین کار تا آن زمان شامل کارگران مرد می شد، من روی مردان تمرکز می کنم [ترجمه ترگمان]همانقدر که تقریبا همه جراحت های ناشی از بیکاری تا آن زمان کارگران مرد را درگیر کرده، روی نرها تمرکز می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Salvation is inasmuch as it entails deliverance from judgment to final glorification.
[ترجمه گوگل]رستگاری از آنجایی است که مستلزم رهایی از داوری تا جلال نهایی است [ترجمه ترگمان]رستگاری به منزله رهایی از قضاوت به تجلیل نهایی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His duty is to assist the aggrieved person inasmuch as he is able.
[ترجمه گوگل]وظیفه او این است که تا جایی که بتواند به فرد آسیب دیده کمک کند [ترجمه ترگمان]وظیفه او این است که تا آنجا که بتواند به شخص aggrieved کمک کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Pet. 4:13 But inasmuch as you share in the sufferings of Christ, rejoice, so that also at the revelation of His glory you may rejoice exultingly.
[ترجمه گوگل]حیوان خانگی 4:13 اما تا آنجا که در مصائب مسیح شریک هستید، شاد باشید، تا در مکاشفه جلال او نیز شادی کنید [ترجمه ترگمان]حیوان خانگی ۴: ۱۳ اما از آنجا که شما در رنج مسیح سهیم هستید، شادی کنید، به خاطر این که به خاطر افتخار و افتخار او می توانید از آن لذت ببرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He is a Dane inasmuch as he was born in Denmark.
[ترجمه گوگل]او یک دانمارکی است زیرا در دانمارک به دنیا آمده است [ترجمه ترگمان]او یک دین است که در دانمارک متولد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Inasmuch as the debtor has gone bankrupt, I will abandon the claim.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که بدهکار ورشکست شده است، از این ادعا صرف نظر می کنم [ترجمه ترگمان]از آنجاییکه بدهکار ورشکست شده است، من این ادعا را رها خواهم کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Inasmuch as it is a revealed religion Christianity is not susceptible of human revision or rescue.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که مسیحیت یک دین مکشوف است، مستعد تجدید نظر یا نجات انسانی نیست [ترجمه ترگمان]زیرا این یک دین آشکار است که مسیحیت نسبت به تجدید نظر بشر و یا نجات انسان حساس نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
از انجاییکه (قید)
since, insomuch, inasmuch as, whereof
بدرجهای که (قید)
inasmuch as
تا انجاییکه (حرف ربط)
insomuch, inasmuch as
تخصصی
[ریاضیات] به موجب آن که
انگلیسی به انگلیسی
• in view of the fact that, seeing that, since; in so far as, to such a degree as in view of the fact that, seeing that, since, in so far as
پیشنهاد کاربران
۱. چون. زیرا. به این علت که ۲. تا آنجایی که. تا جایی که مثال: Inasmuch as I have given you [the knowledge] of the Book and wisdom چون که من به شما دانشِ کتاب و حکمت دادم.
به هنگامی که
یک سوال هوشی درباره ی فرق so. . . that و inasmuch as فرق دو جمله زیر در چیست؟ There was so little food that it couldn' t feed us There was little food inasmuch as it couldn't feed us تفاوت: در جمله اول تاکید بر کم بودن خورا ک هست ولی در جمله دوم تاکید بر زیاد بودن تعداد افراد دارد. در جمله اول علت گرسنه ماندن را مقدار کم غذا می داند اما در جمله دوم علت گرسنگی را تعداد زیاد افراد می داندو واژه little حالت منفی کمتری دارد. ... [مشاهده متن کامل]
فرق inasmuch as با so. . . that : So. . . . that به بخش قبلی اش درجه می دهد اما inasmuch as از درجه ی بخش قبلی اش می کاهد. The goverment gives us salary inasmuch as we eat and stay alive The government gives us so much salary that can ... [مشاهده متن کامل]
' be compared to doctors معنی inasmuch as : فقط تا این حدکه، همین اندازه که معنی so . . . that: چنان . . . . که ، تا جایی که
تا فلان حد، تا حدی که، به اینگونه که، تا این اندازه که، تا انجایی که، به گونه ای که، بدین معنا که : Inasmuch as
میتونه با موارد زیر هم معنی باشه: Now that Because Since As که همشون برای بیان دلیل و علت ب کار میرن
to some extent تا حدی ، تا اندازه ای extent to which تا چه حد ، تا چه اندازه to the extent that تا حدی که، تا اندازه ای که، تا جایی که in so far as /as far as تا جایی که inasmuch as از آنجایی که
به همان اندازه که ؛تاجایی که
1. In view of the fact that Considering that Since Because 2. To the extent that
با توجه به اینکه
به نقل از هزاره: ( رسمی ) 1. چون که، از آنجا که، زیرا که 2. تا آنجا که، تا آنجایی که