1. The rules seem to be inapplicable to this situation.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد قوانین برای این وضعیت غیر قابل اجرا هستند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این قوانین به این وضعیت قابل اجرا نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. These regulations are inapplicable to visitors from outside the European Community.
[ترجمه گوگل]این مقررات برای بازدیدکنندگان خارج از جامعه اروپا قابل اجرا نیست
[ترجمه ترگمان]این مقررات برای بازدیدکنندگان از خارج از جامعه اروپایی قابل اجرا نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The rule is inapplicable to this occasion.
[ترجمه گوگل]این قاعده در این مورد قابل اجرا نیست
[ترجمه ترگمان]قاعده در این موقعیت نامناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Most of the new regulations are inapplicable to us.
[ترجمه گوگل]اکثر مقررات جدید برای ما قابل اجرا نیست
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مقررات جدید به ما قابل اجرا نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His theory was inapplicable to many underdeveloped economies.
[ترجمه گوگل]نظریه او برای بسیاری از اقتصادهای توسعه نیافته قابل اجرا نبود
[ترجمه ترگمان]نظریه او برای بسیاری از اقتصادهای توسعه نیافته قابل استفاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These regulations are inapplicable to international students.
[ترجمه گوگل]این مقررات برای دانشجویان بین المللی قابل اجرا نیست
[ترجمه ترگمان]این مقررات مربوط به دانشجویان بین المللی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His model of how disease spreads is inapplicable to the AIDS epidemic.
[ترجمه گوگل]مدل او از نحوه گسترش بیماری در همه گیری ایدز قابل اجرا نیست
[ترجمه ترگمان]مدل او در مورد این که چگونه بیماری گسترش می یابد به همه گیری ایدز نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It would be quite inapplicable, however, to such a supplication as the final pericope of the present group.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای چنین دعایی مانند پریکوپ پایانی گروه حاضر کاملاً غیر قابل اجرا خواهد بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای چنین a به عنوان the نهایی گروه حاضر، عملی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The flashpoints model is therefore inapplicable to this form of disorder and other explanations are therefore necessary.
[ترجمه گوگل]بنابراین مدل نقاط اشتعال برای این شکل از اختلال قابل اجرا نیست و بنابراین توضیحات دیگری ضروری است
[ترجمه ترگمان]بنابراین مدل flashpoints به این شکل از بی نظمی و سایر توضیحات لازم و ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Most of them were inapplicable, but there were procedures for language which might be appropriate.
[ترجمه گوگل]اکثر آنها غیر قابل اجرا بودند، اما رویه هایی برای زبان وجود داشت که ممکن بود مناسب باشد
[ترجمه ترگمان]اکثر آن ها عملی نبودند، اما دستورالعملی برای زبان وجود داشت که ممکن بود مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The rule is probably inapplicable to a deliberate release of the thing, the cause of action in that situation being trespass.
[ترجمه گوگل]این قاعده احتمالاً در مورد رهاسازی عمدی آن چیز غیرقابل اعمال است، علت عمل در آن موقعیت، تجاوز است
[ترجمه ترگمان]این قانون احتمالا برای انتشار عمدی این مساله، که علت اقدام در آن موقعیت غیر مجاز است، عملی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. As a result, austenitic stainless steels are inapplicable in seawater environment.
[ترجمه گوگل]در نتیجه فولادهای زنگ نزن آستنیتی در محیط آب دریا قابل استفاده نیستند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، فولادهای ضد زنگ آستنیتی در محیط آب دریا نامناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Every positive definition is from memory and, therefore, inapplicable.
[ترجمه گوگل]هر تعریف مثبت از حافظه است و بنابراین، غیر قابل اجرا است
[ترجمه ترگمان]هر تعریف مثبت از حافظه است و بنابراین نامناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For us, positional warfare is generally inapplicable in attack as well as in defence.
[ترجمه گوگل]برای ما، جنگ موضعی به طور کلی در حمله و همچنین در دفاع غیرقابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]برای ما، جنگ موقعیتی به طور کلی در حمله و نیز دفاع عملی نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید