inamorata

/ɪnˌæməˈrɑːtə//ɪnˌæməˈrɑːtə/

معنی: معشوقه، زن عاشق، دلداده
معانی دیگر: دلدار، شیفته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a woman who is loved, in a romantic sense.

جمله های نمونه

1. my inamorata
دلبر من

2. His new inamorata is a 22-year-old mannequin named Jennifer.
[ترجمه گوگل]ایناموراتای جدید او یک مانکن 22 ساله به نام جنیفر است
[ترجمه ترگمان]inamorata جدید او یک mannequin ۲۲ ساله به نام جنیفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's had a tattoo with the name of a former lover removed, to avoid hurting the feelings of his current inamorata.
[ترجمه گوگل]او یک خالکوبی با نام یکی از معشوقه های سابقش حذف کرده است تا به احساسات ناخوشایند فعلی اش آسیب نرساند
[ترجمه ترگمان]او یک خالکوبی داشت که نام یک معشوقه سابقش را برداشته بود تا از جریحه دار شدن احساسات بل انش جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I suddenly saw her as the shuttlecock in the game her husband is playing with his inamorata.
[ترجمه گوگل]من ناگهان او را به عنوان خروس شاتل در بازی که شوهرش با نااموراتای خود بازی می کند دیدم
[ترجمه ترگمان]ناگهان او را به صورت گوی پر دار در بازی که شوهرش با inamorata بازی می کند، دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Well, there's always Dior, the brand that made the pink heart-shaped diamond ring that Sarkozy allegedly presented to his inamorata to seal their bond.
[ترجمه گوگل]خوب، همیشه Dior وجود دارد، برندی که حلقه الماس صورتی شکل قلب را که گفته می‌شود سارکوزی برای مهر و موم کردن پیوندشان به افراد ناشناس ارائه کرده است، وجود دارد
[ترجمه ترگمان]خوب، همیشه Dior وجود دارد، مارک که حلقه الماس شکل قلب صورتی را ساخت که سارکوزی به inamorata اش معرفی کرد تا پیوند آن ها را ببندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This time Scrat is distracted by love, and he and his inamorata, who is also his rival for possession of that acorn, breath whimsical, inventive life into the movie.
[ترجمه گوگل]این بار عشق حواس اسکرات را پرت می کند، و او و نااموراتای خود، که رقیب او برای تصاحب آن بلوط نیز هستند، زندگی عجیب و غریب و مبتکرانه ای را وارد فیلم می کنند
[ترجمه ترگمان]این بار Scrat از عشق گیج شده است، و او و inamorata، که رقیب او برای تصاحب آن بلوط، تنفس مصنوعی، خلاقانه و خلاقانه در فیلم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معشوقه (اسم)
sweetheart, love, lover, paramour, bonne amie, mistress, concubine, girl, fancy woman, leman, hetaera, inamorata, ladylove, lovemate

زن عاشق (اسم)
inamorata

دلداده (اسم)
inamorata

انگلیسی به انگلیسی

• female lover, mistress

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم am
📌 این ریشه، معادل "love" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "love" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 Amanda: she who is to be “loved”
🔘 amorous: of or pertaining to “love”
🔘 enamored: in “love” with
🔘 amatory: of a “love” relationship
🔘 amenity: things that people “love” to have that make a place comfortable to live in
🔘 amor: Spanish word for “love”
🔘 amore: Italian word for “love”
🔘 amour: French word for “love”
🔘 je t’aime: French for “I love you”
🔘 te amo: Spanish for “I love you”
🔘 ti amo: Italian for “I love you”
🔘 inamorato: a male with whom someone has fallen in “love”
🔘 inamorata: a female with whom someone has fallen in “love”
🔘 amateur: one who “loves” to do something but is not a professional at it

بپرس