1. he inadvertently transposed the "e" and the "i" in "weird"
ندانسته "e" و "i" را در واژه ی "weird" پس و پیش نوشت.
2. The student inadvertently transposed the e and the i in "weird".
[ترجمه وحید فرحی] دانش آموز به صورت مرموز قانون لغات را جابجا کرد|
[ترجمه گوگل]دانش آموز به طور ناخواسته e و i را به "عجیب" منتقل کرد[ترجمه ترگمان]دانش آموز سهوا نام و کتاب را به صورت \"عجیب\" تبدیل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Viruses can be spread inadvertently by email users.
[ترجمه وحید فرحی] ویروس ها می توانند توسط حساب کاربری کاربران به طور ناخواسته تکثیر شوند|
[ترجمه گوگل]ویروس ها می توانند به طور ناخواسته توسط کاربران ایمیل منتشر شوند[ترجمه ترگمان]ویروس ها می توانند به صورت ناخواسته توسط کاربران ایمیل پخش شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They inadvertently got mixed up in a free fight involving some 20 people.
[ترجمه گوگل]آنها ناخواسته در یک دعوای آزاد که حدود 20 نفر در آن شرکت داشتند با هم درگیر شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها ناخواسته در یک نبرد آزاد بین ۲۰ نفر درگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها ناخواسته در یک نبرد آزاد بین ۲۰ نفر درگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We had inadvertently left without paying the bill.
[ترجمه محمد حسین فرحی] ما بدون قرض صورت حساب را پرداخت نکرده بودیم و رفته بودیم|
[ترجمه Z] ما سهوا بدون پرداخت قبض آنجارا ترک کرده بودیم|
[ترجمه گوگل]بدون پرداخت قبض ناخواسته رفته بودیم[ترجمه ترگمان]سهوا بدون پرداخت صورت حساب رفته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Many people inadvertently transpose digits of the ZIP code.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم به طور ناخواسته ارقام کد پستی را جابجا می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم ناخواسته ارقام کد پستی را اعلام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم ناخواسته ارقام کد پستی را اعلام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She inadvertently telephoned the wrong person.
[ترجمه گوگل]او ناخواسته با شخص اشتباهی تماس گرفت
[ترجمه ترگمان]سهوا به آدم اشتباهی تلفن زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سهوا به آدم اشتباهی تلفن زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The possibility of sending a new manager was inadvertently hinted at.
[ترجمه گوگل]احتمال اعزام مدیر جدید به صورت ناخواسته مطرح شد
[ترجمه ترگمان]امکان ارسال مدیر جدید به صورت ناخواسته به آن اشاره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امکان ارسال مدیر جدید به صورت ناخواسته به آن اشاره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I inadvertently passed this essay by.
[ترجمه گوگل]من ناخواسته از کنار این مقاله گذشتم
[ترجمه ترگمان]من سهوا از این مقاله استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من سهوا از این مقاله استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I inadvertently pressed the wrong button.
[ترجمه گوگل]ناخواسته دکمه را اشتباه فشار دادم
[ترجمه ترگمان]من سهوا دکمه اشتباه رو فشار دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من سهوا دکمه اشتباه رو فشار دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His name had been leaked inadvertently in a press interview which I had given and some one had traced his whereabouts.
[ترجمه گوگل]نام او در یک مصاحبه مطبوعاتی که من انجام داده بودم، سهوا لو رفته بود و یک نفر محل اختفای او را ردیابی کرده بود
[ترجمه ترگمان]نام او سهوا از یک مصاحبه مطبوعاتی که من به او داده بودم و بعضی از آن ها جای او را دنبال کرده بودند، فاش شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نام او سهوا از یک مصاحبه مطبوعاتی که من به او داده بودم و بعضی از آن ها جای او را دنبال کرده بودند، فاش شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Truc inadvertently provided a possible answer.
[ترجمه گوگل]Truc ناخواسته یک پاسخ احتمالی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]truc سهوا پاسخ ممکن را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]truc سهوا پاسخ ممکن را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This could inadvertently promote a simplistic zoning pattern in local authority policies.
[ترجمه گوگل]این می تواند به طور ناخواسته یک الگوی منطقه بندی ساده را در سیاست های مقامات محلی ترویج کند
[ترجمه ترگمان]این امر می تواند به صورت ناخواسته یک الگوی zoning ساده در سیاست های دولت محلی را ترویج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این امر می تواند به صورت ناخواسته یک الگوی zoning ساده در سیاست های دولت محلی را ترویج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The owners inadvertently supply another, but in their absence, this crutch isn't there and symptoms of separation anxiety occur.
[ترجمه گوگل]صاحبان به طور ناخواسته دیگری را عرضه می کنند، اما در غیاب آنها، این عصا وجود ندارد و علائم اضطراب جدایی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]مالکین ناخواسته دیگری را تامین می کنند، اما در غیابش این چوب زیر بغلش وجود ندارد و نشانه هایی از اضطراب جدایی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مالکین ناخواسته دیگری را تامین می کنند، اما در غیابش این چوب زیر بغلش وجود ندارد و نشانه هایی از اضطراب جدایی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Backwards Pretend you are a beginner who has inadvertently forgotten which end of the board is forwards and set sail going backwards.
[ترجمه گوگل]به عقب وانمود کنید که مبتدی هستید که ناخواسته فراموش کرده است کدام انتهای تخته به سمت جلو است و بادبان را به سمت عقب حرکت داده اید
[ترجمه ترگمان]از عقب وانمود کنید که تو تازه واردی هستی که سهوا تمام صفحه را فراموش کرده است و بادبان را به عقب می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از عقب وانمود کنید که تو تازه واردی هستی که سهوا تمام صفحه را فراموش کرده است و بادبان را به عقب می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید