1. 'Good morning!' the kids replied in unison.
[ترجمه گوگل]'صبح بخیر!' بچه ها یکصدا جواب دادند
[ترجمه ترگمان]صبح به خیر! بچه ها با هم گفتند:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صبح به خیر! بچه ها با هم گفتند:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The last verse will be sung in unison.
[ترجمه گوگل]آخرین بیت به صورت هماهنگ خوانده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]آخرین شعر با هم هماهنگ خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آخرین شعر با هم هماهنگ خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The students gave him a rapturous welcome, chanting in unison: "We want the king!".
[ترجمه گوگل]دانشآموزان از او استقبال کردند و یکصدا شعار میدادند: "ما شاه را میخواهیم!"
[ترجمه ترگمان]دانشجویان به او خوش آمد گفتند و با هم گفتند: شاه را می خواهیم! \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانشجویان به او خوش آمد گفتند و با هم گفتند: شاه را می خواهیم! \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. 'Good morning, Mrs Crawford,' the children shouted in unison.
[ترجمه گوگل]بچه ها یکصدا فریاد زدند: «صبح بخیر خانم کرافورد»
[ترجمه ترگمان]بچه ها با هم گفتند: صبح به خیر، خانم کرافرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بچه ها با هم گفتند: صبح به خیر، خانم کرافرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Try to sing in unison if you can.
[ترجمه گوگل]اگر می توانید سعی کنید یکصدا بخوانید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید همزمان با هم آواز بخوانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید همزمان با هم آواز بخوانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. 7000 pairs of hands clapped in unison to the song.
[ترجمه گوگل]7000 جفت دست همصدا به آهنگ دست زدند
[ترجمه ترگمان]۷۰۰۰ جفت دست، هماهنگ با آهنگ کف زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]۷۰۰۰ جفت دست، هماهنگ با آهنگ کف زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The international community is ready to work in unison against him.
[ترجمه گوگل]جامعه بین الملل آماده است تا علیه او به صورت متحد کار کند
[ترجمه ترگمان]جامعه بین المللی آماده است تا به طور هماهنگ علیه او کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جامعه بین المللی آماده است تا به طور هماهنگ علیه او کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The banks have acted in unison with the building societies in lowering interest rates.
[ترجمه گوگل]بانک ها در کاهش نرخ های بهره هماهنگ با جوامع ساختمانی عمل کرده اند
[ترجمه ترگمان]بانک ها به طور هماهنگ با جوامع ساختمانی در کاهش نرخ بهره عمل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بانک ها به طور هماهنگ با جوامع ساختمانی در کاهش نرخ بهره عمل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Michael and the landlady nodded in unison.
[ترجمه گوگل]مایکل و صاحبخانه با هم سر تکان دادند
[ترجمه ترگمان]میخائیل و زن کاروانسرا دار سر تکان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میخائیل و زن کاروانسرا دار سر تکان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Management and workers must act in unison to compete with foreign business.
[ترجمه گوگل]مدیریت و کارگران باید برای رقابت با تجارت خارجی هماهنگ عمل کنند
[ترجمه ترگمان]مدیریت و کارگران باید هماهنگ عمل کنند تا با تجارت خارجی رقابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدیریت و کارگران باید هماهنگ عمل کنند تا با تجارت خارجی رقابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The governments acted in unison to combat terrorism.
[ترجمه گوگل]دولت ها برای مبارزه با تروریسم هماهنگ عمل کردند
[ترجمه ترگمان]دولت ها با یکدیگر هماهنگ بودند تا با تروریسم مبارزه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت ها با یکدیگر هماهنگ بودند تا با تروریسم مبارزه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They ran together, their legs moving in unison.
[ترجمه گوگل]آنها با هم می دویدند، پاهایشان یکپارچه حرکت می کرد
[ترجمه ترگمان]همه با هم می دویدند و پاهایشان با هم هماهنگ می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه با هم می دویدند و پاهایشان با هم هماهنگ می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bassoons, on the other hand, when used in unison with trombones tend to dull their brilliance.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، باسون ها وقتی به صورت هماهنگ با ترومبون ها استفاده می شوند، درخشندگی خود را کاهش می دهند
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، از طرف دیگر، هنگامی که به طور هماهنگ با ترومبون مورد استفاده قرار می گرفت، همیشه درخشندگی و درخشش خود را از دست می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، از طرف دیگر، هنگامی که به طور هماهنگ با ترومبون مورد استفاده قرار می گرفت، همیشه درخشندگی و درخشش خود را از دست می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Then the prow guns of the Adorno spoke in unison with those of her poop.
[ترجمه گوگل]سپس اسلحه های پیشانی آدورنو همصدا با اسلحه های مدفوع او صحبت کردند
[ترجمه ترگمان]سپس توپ های دماغه قایق به صدا در آمدند و هماهنگ با آن دو شماره دو پی به صحبت پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس توپ های دماغه قایق به صدا در آمدند و هماهنگ با آن دو شماره دو پی به صحبت پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Instead our heads turned in unison towards the dancers, among whom battle seemed already to have started.
[ترجمه گوگل]در عوض، سرهای ما یکپارچه به سمت رقصندگان چرخید، که به نظر میرسید جنگ در میان آنها از قبل شروع شده بود
[ترجمه ترگمان]به جای این که سر ما با یکدیگر به سوی رقاص رقاص حرکت کنند، در میان ایشان به نظر می رسید که در میان ایشان پیکار آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به جای این که سر ما با یکدیگر به سوی رقاص رقاص حرکت کنند، در میان ایشان به نظر می رسید که در میان ایشان پیکار آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید