in turn


به نوبت، به ترتیب، به طور منظم، خمیدگى( پنجه پا )بدرون، یکجور رقص گذاردن پادرمیان رانهاى حریف

جمله های نمونه

1. "Who shuts love out, in turn shall be shut out from love.
[ترجمه Army] کسی که عشق را پایمال میکند و آن را می راند، باید از معشوق بودن رانده شود.
|
[ترجمه Ghaffari] کسی که عشق را نا دیده میگیرددر عوض باید از عشق محروم شود
|
[ترجمه گوگل]"کسی که عشق را کنار بگذارد، به نوبه خود از عشق دور خواهد شد
[ترجمه ترگمان]\" چه کسی عشق را خاموش می کند، به نوبه خود از عشق خاموش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All theories originate from / in practice and in turn serve practice.
[ترجمه گوگل]همه نظریه ها از / در عمل سرچشمه می گیرند و به نوبه خود در خدمت عمل هستند
[ترجمه ترگمان]تمام تئوری ها از \/ در عمل نشات می گیرند و به نوبه خود عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This boom in adult education, in turn, helps to raise the intellectual standard of the whole country.
[ترجمه گوگل]این رونق در آموزش بزرگسالان به نوبه خود به ارتقای سطح فکری کل کشور کمک می کند
[ترجمه ترگمان]این جهش در آموزش بزرگسالان به نوبه خود به افزایش استاندارد معنوی کل کشور کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Increased production will, in turn, lead to increased profits.
[ترجمه گوگل]افزایش تولید به نوبه خود منجر به افزایش سود خواهد شد
[ترجمه ترگمان]افزایش تولید به نوبه خود منجر به افزایش سود خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The opposing team must in turn try to keep the ball in the air before hitting it back over the net.
[ترجمه گوگل]تیم حریف باید به نوبه خود سعی کند توپ را قبل از ضربه زدن به تور در هوا نگه دارد
[ترجمه ترگمان]تیم مخالف باید به نوبه خود سعی کند توپ را قبل از ضربه زدن به پشت تور دور نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Interest rates were cut and, in turn, share prices rose.
[ترجمه Ghazal Hassani] نرخ بهره کاهش یافت و در نتیجه قیمت سهام افزایش یافت.
|
[ترجمه گوگل]نرخ بهره کاهش یافت و به نوبه خود قیمت سهام افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]نرخ های بهره کاهش یافت و به نوبه خود، قیمت سهام افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Each of us in turn had to describe how alcohol had affected our lives.
[ترجمه گوگل]هر یک از ما به نوبه خود باید توضیح می دادیم که الکل چگونه بر زندگی ما تأثیر گذاشته است
[ترجمه ترگمان]هر کدام از ما به نوبت توضیح می دادیم که الکل چگونه بر زندگی ما تاثیر گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They gave their names in turn.
[ترجمه Maryam] انها به نوبت نام خود را اعلام کردند
|
[ترجمه گوگل]آنها به نوبت نام خود را اعلام کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها اسمشان را به نوبت گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Each member of my crew took it in turn to brief me on his particular duties.
[ترجمه گوگل]هر یک از اعضای خدمه من آن را به نوبت انجام داد تا من را در مورد وظایف خاص خود توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]هر کدام از اعضای گروه من آن را به نوبت گرفته بودند تا به کاره ای ویژه او توجه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They answered the teacher's questions in turn.
[ترجمه گوگل]آنها به نوبت به سؤالات معلم پاسخ دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها به سوالات معلم جواب دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The children called out their names in turn.
[ترجمه گوگل]بچه ها به نوبت اسمشان را صدا زدند
[ترجمه ترگمان]بچه ها نام خود را به نوبت صدا زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The girls called out their names in turn.
[ترجمه گوگل]دخترها به نوبت نام خود را صدا زدند
[ترجمه ترگمان]دخترها نام خود را به نوبت به صدا درآوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Each of us collects the mail in turn.
[ترجمه گوگل]هر یک از ما به نوبه خود نامه ها را جمع آوری می کنیم
[ترجمه ترگمان]هر کد وم از ما نامه ها رو به نوبت جمع می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the city squares the neon lights flashed in turn.
[ترجمه گوگل]در میدان های شهر چراغ های نئون به نوبه خود چشمک می زدند
[ترجمه ترگمان]چراغ های نئون روشن شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In turn the profession would articulate philosophy and justify efforts and achievements with confidence to the wider community.
[ترجمه گوگل]به نوبه خود، این حرفه فلسفه را بیان می کند و تلاش ها و دستاوردها را با اعتماد به جامعه گسترده تر توجیه می کند
[ترجمه ترگمان]در عوض، این حرفه فلسفه را روشن می سازد و تلاش ها و دستاوردهای خود را با اطمینان به جامعه گسترده تر توجیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] به نوبه ی خود، به نوبت، به ترتیب

انگلیسی به انگلیسی

• in line, one by one, in order

پیشنهاد کاربران

as a result of sth
در عوض
خود، فی نفسه
✅ متعاقباً - نتیجتاً
Do museums pay artists?
Museums do not pay artists for exhibiting their works. The exhibit acts as a promotional event for the artist that generates publicity and public interest for the artist which may well in turn gain collectors for the artist, and turn into sales following the exhibit
...
[مشاهده متن کامل]

✅ به نوبت - ییکی ییکی - به ترتیب
A: Stop crowding, each one in turn.
B: That's mine.
C: You had two!
D: Excuse me Dr. may I?
A: Wait. Oh, Miss Michelle. . .
D: Forgive me for interrupting.
A: Have some grapes.
Careful, don't let them fall. . .
شلوغ ش نکنید، به نوبت.
این مال منه.
اِه! تو دو تا خوردی!
اجازه هست، آقای دکتر؟
به به. . میشل خانم.
ببخشید بی موقع مزاحم شدم آا. . .
بیا انگور بخور. . . بیا بخور دیگه. .
یواش، نریزه. . .

در جای خود
In turn به تبع آن
Interest rates were cut and, in turn, share prices rose.
به نوبه خودش
به نوبه ی خود
یکی پس از دیگری
به خاطر این که

به تَبَع
بدین ترتیب
بدین سان
به نوبه خود
1 - در نتیجه
2 - به ترتیب به نوبت
نتیجتاً
به نوبت
متقابلاً
به ترتیب
هر کدام
به نوبه خود
در عوض، به جای آن
به همین ترتیب
در نتیجه، متعاقباً
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس