in the wake of


1- در عقب (چیزی )، دنبال، دنباله 2- در اثر، پیامد، در نتیجه ی

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: directly succeeding; following.
مشابه: after

- in the wake of the first group of marchers
[ترجمه گوگل] در پی گروه اول راهپیمایان
[ترجمه ترگمان] به دنبال اولین گروه از راهپیمایان،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: as a consequence of.
مشابه: by reason of, due to, on account of, owing to

- consumption in the wake of prosperity
[ترجمه گوگل] مصرف در پی رونق
[ترجمه ترگمان] مصرف به دنبال رفاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Social problems cropped up in the wake of natural disasters.
[ترجمه گوگل]مشکلات اجتماعی در پی بلایای طبیعی پدید آمد
[ترجمه ترگمان]مشکلات اجتماعی در پی فجایع طبیعی پدیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Airport security was extra tight in the wake of yesterday's bomb attacks.
[ترجمه گوگل]در پی حملات بمب گذاری دیروز، امنیت فرودگاه بسیار شدید بود
[ترجمه ترگمان]در پی حملات روز گذشته، امنیت فرودگاه بیش از پیش تنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There have been demonstrations on the streets in the wake of the recent bomb attack.
[ترجمه گوگل]پس از بمب گذاری اخیر، تظاهراتی در خیابان ها برگزار شده است
[ترجمه ترگمان]در پی حمله اخیر بمب، تظاهرات هایی در خیابان ها برگزار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Seagulls followed in the wake of the huge ship.
[ترجمه گوگل]مرغ‌های دریایی در پی کشتی بزرگ دنبال شدند
[ترجمه ترگمان]مرغ های دریایی از خواب کشتی بزرگ به دنبال او روان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The country's president has appealed for international aid in the wake of the disaster.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور این کشور در پی این فاجعه درخواست کمک بین المللی کرده است
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور این کشور در پی فاجعه درخواست کمک بین المللی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Several governments have adopted tough new anti-terrorist legislation in the wake of the attacks.
[ترجمه گوگل]چندین دولت در پی این حملات قوانین سختگیرانه ضد تروریستی را تصویب کرده اند
[ترجمه ترگمان]چندین دولت قانون جدید مبارزه با تروریسم را در پی این حملات اتخاذ کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Outbreaks of disease occurred in the wake of the drought.
[ترجمه گوگل]شیوع بیماری در پی خشکسالی رخ داد
[ترجمه ترگمان]شیوع بیماری در پی خشکسالی رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Feelings there have been running high in the wake of last week's killing.
[ترجمه گوگل]در پی قتل هفته گذشته، احساسات در آنجا بالا گرفته است
[ترجمه ترگمان]احساسی که در اثر کشته شدن هفته گذشته به وجود امده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Famine followed in the wake of the drought.
[ترجمه گوگل]قحطی در پی خشکسالی به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]قحطی در پی خشکسالی اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dolphins sometimes play in the wake of the boats.
[ترجمه گوگل]دلفین ها گاهی اوقات در پی قایق ها بازی می کنند
[ترجمه ترگمان]دلفین ها معمولا در بیدار شدن قایق ها بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The morning was cold, in the wake of the north wind that had frozen the fields since mid-March.
[ترجمه گوگل]صبح سرد بود، در پی باد شمالی که از اواسط مارس مزارع را یخ زده بود
[ترجمه ترگمان]صبح هوا سرد بود، به دنبال باد شمالی که از اواسط ماه مارس مزارع را مسدود کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Employees dismissed in the wake of such an exercise will usually be redundant.
[ترجمه گوگل]کارمندانی که در پی چنین تمرینی اخراج می شوند معمولاً بیکار خواهند بود
[ترجمه ترگمان]کارمندانی که به دنبال چنین عملی رها می شوند معمولا اضافی خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Salomon discards a pay plan in the wake of a string of key departures.
[ترجمه گوگل]سالومون برنامه پرداخت را در پی یک رشته خروج کلیدی کنار می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]سالومون طرح پرداخت را در دنباله یک رشته of مهم به هدر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The interest in the sale comes in the wake of Durham County Council's decision to close eight of its homes.
[ترجمه گوگل]علاقه به این فروش پس از تصمیم شورای شهرستان دورهم مبنی بر تعطیلی هشت خانه آن صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]علاقه به فروش به دنبال تصمیم شورای شهر دوره ام برای بستن ۸ خانه دیگر صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Cattle Ranching Hungry subsistence farmers follow in the wake of loggers.
[ترجمه گوگل]دامداری گاو کشاورزان گرسنه امرار معاش به دنبال چوب بران هستند
[ترجمه ترگمان]Cattle ranching از کشاورزان که به دنبال loggers هستند، از راه of دنبال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• behind, following after

پیشنهاد کاربران

Gaddafi claims that it was adhering to a ceasefire
قذافی ادعا می کند که به آتش بس پایبند بوده است.
After competing without hijab, Iranian chess player heads to Spain ⭐in wake of⭐ threats
در پی . به دنبال . در اثر
I said this in the wake of your speech
به دنبالِ
درپیِ
متعاقبِ
بر اثرِ
پس از
در نتیجة
پیروِ
در پی
If something happens in the wake of something else, it happens after and often because of it
متعاقب، در پیِ
After
In the aftermath of
Happening directly after another event
In the wake of two mass shootings congress wants to enact gun reform

در خلال
به صورت in wake of هم استفاده میشه.
برخاسته از
متعاقبِ
در نتیجه، بعد از = as a result of, after
بعد از
The United States first brought Iran under sanctions in the wake of the Islamic Revolution in 1979.
بلافاصله پس از ، در اوایل
در پی ، به دنبال ، پیروِ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس