"In the tank" به طور کلی به معنای "در وضعیت بسیار بد یا شکستخورده بودن"، "سقوط کردن" یا "از کار افتادن" است. این اصطلاح حالت مجازی ( Metaphorical ) دارد و ربطی به "مخزن" به معنای واقعی کلمه ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
ریشهشناسی و تاریخچه احتمالی
منشأ دقیق این اصطلاح کمی مبهم است، اما چند نظریه قوی وجود دارد:
۱. نظریه غالب: ارتباط با بوکس و ورزش های رقابتی
* قدیمی ترین و پذیرفته ترین نظریه این است که این اصطلاح ازورزش بوکس می آید.
* در گذشته، وقتی یک بوکسور به شدت کتک می خورد و توانایی ادامه مسابقه را از دست می داد، معمولاً می گفتند او را به "حمام ( تَنک ) " برده اند تا به هوش بیاید یا مداوا شود. بنابراین، "being in the tank" به معنای شکست خوردن به صورتی مفتضحانه و بیهوش شدن بود.
* این ایده بعداًبه سایر ورزش ها و عرصه ها تعمیم یافت.
۲. نظریه دوم: ارتباط با مخزن سوخت ( گاز تَنک )
* زمانی که سوخت ماشیندر مخزن تمام می شود ( running on empty ) ، ماشین از حرکت می ایستد و "می میرد".
* بنابراین، "in the tank" می تواند استعاره ای از این باشد که چیزی ( مثل یک اقتصاد یا کسب وکار ) سوختش تمام شده و از کار افتاده است.
۳. نظریه سوم: ارتباط با زندان یا سلول انفرادی
* در اصطلاحات عامیانه قدیمی، گاهی به سلول زندان "tank" می گفتند ( مانند "drunk tank" برای سلول مست ها ) .
* "Being in the tank"می تواند به معنای "به زندان افتادن" یا "در موقعیتی بسته و ناامیدکننده گیر کردن" باشد.
- - -
کاربردهای رایج امروزی
این اصطلاح بیشتر در این زمینه ها استفاده می شود:
� اقتصاد و بازار: "The stock market is in the tank. " ( بازار سهام سقوط کرده/ وضعش افتضاح است. )
� عملکرد تیم های ورزشی: "After losing their star player, the team's performance went in the tank. " ( عملکرد تیم بعد از از دست دادن ستاره اش به شدت افت کرد. )
� وضعیت کسب وکار: "Sales have been in the tank all quarter. " ( فروش در تمام این فصل وضعیت اسفناکی داشته. )
� وضعیت شخصی ( غیررسمی ) : "Ever since he lost his job, his mood has been in the tank. " ( از وقتی شغلش را از دست داده، حال و روحیه اش افتضاح است. )
یک معنای کاملاً متفاوت ( و مهم )
⚠️ توجه: این اصطلاح یک معنای تخصصی و حساس در حوزه روزنامه نگاری و سیاست نیز دارد:
� To be in the tank for someone/something: به معنای "جانبداری آشکار و تعصب آمیز داشتن" است. مثلاً اگر یک خبرنگار همیشه از یک کاندیدای خاص تعریف کند و انتقادات را نادیده بگیرد، می گویند: "That reporter is totally in the tank for the candidate. " ( آن خبرنگار کاملاً جانبدار آن کاندیداست. )
جمع بندی
� ریشه اصلی: به احتمال بسیار قوی از عرصه ورزش ( بوکس ) آمده، جایی که شکست خورده را برای بهبودی به "تَنک" یا حمام می بردند.
� معنی رایج: نشان دهنده افت شدید، شکست، یا عملکرد بسیار ضعیف است.
� معنی ویژه در رسانه: جانبداری شدید و غیرحرفه ای.
پس وقتی می گوییم "ریشه in the tank" در یک جمله فارسی، احتمالاً داریم به این معنی کلی اشاره می کنیم که "وضعیت/بنیان/ریشه ی یک چیز کاملاً خراب و افتضاح است. "
Deepseek
... [مشاهده متن کامل]
- - -
ریشهشناسی و تاریخچه احتمالی
منشأ دقیق این اصطلاح کمی مبهم است، اما چند نظریه قوی وجود دارد:
۱. نظریه غالب: ارتباط با بوکس و ورزش های رقابتی
* قدیمی ترین و پذیرفته ترین نظریه این است که این اصطلاح ازورزش بوکس می آید.
* در گذشته، وقتی یک بوکسور به شدت کتک می خورد و توانایی ادامه مسابقه را از دست می داد، معمولاً می گفتند او را به "حمام ( تَنک ) " برده اند تا به هوش بیاید یا مداوا شود. بنابراین، "being in the tank" به معنای شکست خوردن به صورتی مفتضحانه و بیهوش شدن بود.
* این ایده بعداًبه سایر ورزش ها و عرصه ها تعمیم یافت.
۲. نظریه دوم: ارتباط با مخزن سوخت ( گاز تَنک )
* زمانی که سوخت ماشیندر مخزن تمام می شود ( running on empty ) ، ماشین از حرکت می ایستد و "می میرد".
* بنابراین، "in the tank" می تواند استعاره ای از این باشد که چیزی ( مثل یک اقتصاد یا کسب وکار ) سوختش تمام شده و از کار افتاده است.
۳. نظریه سوم: ارتباط با زندان یا سلول انفرادی
* در اصطلاحات عامیانه قدیمی، گاهی به سلول زندان "tank" می گفتند ( مانند "drunk tank" برای سلول مست ها ) .
* "Being in the tank"می تواند به معنای "به زندان افتادن" یا "در موقعیتی بسته و ناامیدکننده گیر کردن" باشد.
- - -
کاربردهای رایج امروزی
این اصطلاح بیشتر در این زمینه ها استفاده می شود:
� اقتصاد و بازار: "The stock market is in the tank. " ( بازار سهام سقوط کرده/ وضعش افتضاح است. )
� عملکرد تیم های ورزشی: "After losing their star player, the team's performance went in the tank. " ( عملکرد تیم بعد از از دست دادن ستاره اش به شدت افت کرد. )
� وضعیت کسب وکار: "Sales have been in the tank all quarter. " ( فروش در تمام این فصل وضعیت اسفناکی داشته. )
� وضعیت شخصی ( غیررسمی ) : "Ever since he lost his job, his mood has been in the tank. " ( از وقتی شغلش را از دست داده، حال و روحیه اش افتضاح است. )
یک معنای کاملاً متفاوت ( و مهم )
⚠️ توجه: این اصطلاح یک معنای تخصصی و حساس در حوزه روزنامه نگاری و سیاست نیز دارد:
� To be in the tank for someone/something: به معنای "جانبداری آشکار و تعصب آمیز داشتن" است. مثلاً اگر یک خبرنگار همیشه از یک کاندیدای خاص تعریف کند و انتقادات را نادیده بگیرد، می گویند: "That reporter is totally in the tank for the candidate. " ( آن خبرنگار کاملاً جانبدار آن کاندیداست. )
جمع بندی
� ریشه اصلی: به احتمال بسیار قوی از عرصه ورزش ( بوکس ) آمده، جایی که شکست خورده را برای بهبودی به "تَنک" یا حمام می بردند.
� معنی رایج: نشان دهنده افت شدید، شکست، یا عملکرد بسیار ضعیف است.
� معنی ویژه در رسانه: جانبداری شدید و غیرحرفه ای.
پس وقتی می گوییم "ریشه in the tank" در یک جمله فارسی، احتمالاً داریم به این معنی کلی اشاره می کنیم که "وضعیت/بنیان/ریشه ی یک چیز کاملاً خراب و افتضاح است. "
عبارت “in the tank” در انگلیسی محاوره ای چند معنی دارد که بسته به زمینه متفاوت است:
- - -
۱. کم آوردن، توان کم داشتن ( به ویژه در ورزش یا کار فیزیکی )
وقتی کسی خسته است یا انرژی ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
مثال ها:
1. He’s really in the tank by the end of the marathon.
– �او در انتهای ماراتن واقعاً کم آورده است. �
2. After working 12 hours straight, I was in the tank.
– �بعد از ۱۲ ساعت کار پشت سر هم، واقعاً انرژی نداشتم. �
- - -
۲. شکست خوردن یا ضعیف عمل کردن ( محاوره ای، مخصوصاً در ورزش )
کسی به خوبی رقابت نمی کند یا شکست می خورد.
مثال:
1. The team was in the tank during the second half of the game.
– �تیم در نیمه دوم بازی خیلی ضعیف عمل کرد. �
- - -
۳. مخفیانه حمایت کردن یا هدایت کردن به نفع کسی ( در سیاست یا بازی )
کمتر رایج، یعنی چیزی یا کسی را پنهانی حمایت کردن.
مثال:
1. He had the senator in the tank for his proposal.
– �سناتور پنهانی از طرح او حمایت می کرد. �
- - -
💡 خلاصه:
رایج ترین معنی محاوره ای: خسته یا کم آوردن، بی انرژی بودن.
در ورزش و کار فیزیکی بیشتر استفاده می شود.
Chatgpt
- - -
۱. کم آوردن، توان کم داشتن ( به ویژه در ورزش یا کار فیزیکی )
وقتی کسی خسته است یا انرژی ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
مثال ها:
– �او در انتهای ماراتن واقعاً کم آورده است. �
– �بعد از ۱۲ ساعت کار پشت سر هم، واقعاً انرژی نداشتم. �
- - -
۲. شکست خوردن یا ضعیف عمل کردن ( محاوره ای، مخصوصاً در ورزش )
کسی به خوبی رقابت نمی کند یا شکست می خورد.
مثال:
– �تیم در نیمه دوم بازی خیلی ضعیف عمل کرد. �
- - -
۳. مخفیانه حمایت کردن یا هدایت کردن به نفع کسی ( در سیاست یا بازی )
کمتر رایج، یعنی چیزی یا کسی را پنهانی حمایت کردن.
مثال:
– �سناتور پنهانی از طرح او حمایت می کرد. �
- - -
💡 خلاصه:
رایج ترین معنی محاوره ای: خسته یا کم آوردن، بی انرژی بودن.
در ورزش و کار فیزیکی بیشتر استفاده می شود.
در حسابداری : رو به کاهش
... [مشاهده متن کامل]
با مشکلات قانونی مانند کیفر خواست یا اتهام مواجه شدن یا در شرف مواجه بودن با آن.
این نشان می دهد که فرد در موقعیت دشوار یا خطرناکی قرار دارد که ممکن است به عواقبی منجر شود.
مثال؛