in the shade


1- به تاریکی، به درون سایه 2- دچار تنزل رتبه یا گمنامی

جمله های نمونه

1. Fruit ripens not well in the shade.
[ترجمه گوگل]میوه در سایه خوب نمی رسد
[ترجمه ترگمان]میوه در سایه خیلی خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The temperature soared to above 100 degrees in the shade.
[ترجمه گوگل]دمای هوا در سایه به بالای 100 درجه رسید
[ترجمه ترگمان]درجه حرارت بالاتر از ۱۰۰ درجه در سایه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I keep cool by staying in the shade and not moving much.
[ترجمه گوگل]من با ماندن در سایه و عدم حرکت زیاد خنک می شوم
[ترجمه ترگمان]با ماندن در سایه خنک هستم و زیاد حرکت نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lots of people were taking a short siesta in the shade.
[ترجمه گوگل]افراد زیادی در سایه استراحت کوتاهی داشتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در سایه چرت کوتاهی چرت می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We sat down in the shade of the wall.
[ترجمه گوگل]زیر سایه دیوار نشستیم
[ترجمه ترگمان]در سایه دیوار نشستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She sat underneath the tree in the shade.
[ترجمه گوگل]زیر درخت زیر سایه نشست
[ترجمه ترگمان]زیر درخت در سایه نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Let's find a table in the shade.
[ترجمه گوگل]بیایید یک میز در سایه پیدا کنیم
[ترجمه ترگمان]بیا یه میز تو سایه پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She sat in the shade under a tree.
[ترجمه گوگل]زیر سایه درختی نشست
[ترجمه ترگمان]زیر سایه درختی نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Let's sit in the shade and keep cool.
[ترجمه گوگل]بیایید در سایه بنشینیم و خنک باشیم
[ترجمه ترگمان]بیا در سایه بنشینیم و خونسرد باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Stay in the shade it's cooler.
[ترجمه گوگل]در سایه بمانید سردتر است
[ترجمه ترگمان]تو سایه بمون هوا خنک تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The temperature can reach 40?C in the shade.
[ترجمه گوگل]دما در سایه می تواند به 40 درجه سانتیگراد برسد
[ترجمه ترگمان]دما می تواند به ۴۰ درجه برسد؟ ج در سایه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was lying in the shade of the tree.
[ترجمه گوگل]زیر سایه درخت دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]در سایه درخت دراز کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some villagers were resting themselves in the shade.
[ترجمه گوگل]برخی از اهالی روستا در سایه استراحت می کردند
[ترجمه ترگمان]برخی از روستائیان خودشان را در سایه قرار داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We pitched camp/our tent in the shade.
[ترجمه گوگل]چادرمان را در سایه برپا کردیم
[ترجمه ترگمان]چادر را در سایه چادر برپا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in the shelter from the sun, in the shadow, in the darkness

پیشنهاد کاربران

در سایه بودن : معنی تحت الفظی : دوری از آفتاب سوزان
۱ - در راحتی و آرامش بودن
۲ - در سایه بودن - کنار بودن - مهم نبودن
The expression **"in the shade"** metaphorically refers to being in a **comfortable, relaxed, or less challenging position** compared to others, often with
...
[مشاهده متن کامل]

an implication of **avoiding responsibility or effort**.
### **Metaphorical Meaning**:
- **In the shade**: Refers to being in a position of comfort or relative ease, often in comparison to others who may be facing more difficulty or pressure. It can also mean being in a state of obscurity or not in the spotlight.
1. After the promotion, she’s been living **in the shade**, enjoying her new office without the stress of deadlines.
** ( بعد از ارتقاء شغلی، او در آرامش است و از دفتر جدیدش لذت می برد بدون استرس مهلت های زمانی. ) **
2. He never has to worry about finances because his wealthy parents have always kept him **in the shade**.
** ( او هیچ وقت نگران مسائل مالی نیست چون والدین ثروتمندش همیشه او را در موقعیت راحتی نگه داشته اند. ) **
3. The assistant manager is always **in the shade**, letting the department head deal with all the tough decisions.
** ( مدیر دستیار همیشه در موقعیت راحتی است و اجازه می دهد رئیس بخش تمام تصمیمات سخت را بگیرد. ) **
4. They’ve been living **in the shade** since the scandal, far from the public eye.
** ( آن ها از زمان رسوایی در موقعیت راحتی زندگی می کنند و از چشم عموم دور هستند. ) **
5. She’s been working quietly **in the shade**, letting her ideas speak for themselves without seeking attention.
** ( او به آرامی در سایه کار کرده و اجازه می دهد ایده هایش بدون جلب توجه خودشان صحبت کنند. ) **
6. He managed to stay **in the shade** during the political debate, avoiding any controversial topics.
** ( او توانست در طول بحث سیاسی در موقعیت راحتی باقی بماند و از هر گونه موضوع جنجالی اجتناب کند. ) **
7. Since her promotion, she’s been living **in the shade**, watching her colleagues struggle with the tough projects.
** ( از زمانی که ارتقاء شغلی گرفت، او در آرامش است و همکارانش را می بیند که با پروژه های سخت دست و پنجه نرم می کنند. ) **
8. The CEO enjoys the comfort of being **in the shade**, while the rest of the team takes all the risks.
** ( مدیرعامل از راحتی بودن در موقعیت راحتی لذت می برد، در حالی که بقیه تیم تمام ریسک ها را به عهده دارند. ) **
9. He’s always been **in the shade**, never taking any responsibility for the team’s failures.
** ( او همیشه در موقعیت راحتی بوده و هیچ وقت مسئولیت شکست های تیم را نپذیرفته است. ) **
10. She stepped **in the shade** after the big project was completed, letting her team take the credit.
** ( او پس از اتمام پروژه بزرگ در آرامش ماند و اجازه داد تیمش اعتبار را بگیرد. ) **
In these examples, "in the shade" is used metaphorically to describe a position of comfort, ease, or avoidance of responsibility.
chatgpt

بپرس