به این معنی که
مثال:
If the Quran is recited using tarteel — in the sense that I mentioned, not in the commonly understood sense — it will have an impact.
اگر قرآن با ترتیل تلاوت بشود به این معنی که اشاره کردم – نه به معنی که عموما فهمیده می شود – آن تاثیر خواهد داشت.
مثال:
اگر قرآن با ترتیل تلاوت بشود به این معنی که اشاره کردم – نه به معنی که عموما فهمیده می شود – آن تاثیر خواهد داشت.
in the sense: به این معنی که، در خصوص
in a sense: به نوعی، به نحوی
in any sense: به هیچ وجه، هیچ جوره
in a sense: به نوعی، به نحوی
in any sense: به هیچ وجه، هیچ جوره
به این معنی که
از این نظر
ازاین لحاظ
ازاین لحاظ