in the market for

پیشنهاد کاربران

🔹 در فکر خرید چیزی بودن / دنبال خرید چیزی بودن / قصد خرید داشتن
1 - ( کاربرد اقتصادی و روزمره ) : به معنای علاقه مند یا آماده بودن برای خرید یک کالا، خدمات، یا دارایی خاص. مثال: I’m in the market for a new laptop. دنبال خرید لپ تاپ جدید هستم.
...
[مشاهده متن کامل]

2 - ( کاربرد استعاری و اجتماعی ) : گاهی برای توصیف آمادگی برای ورود به یک رابطه، شغل، یا فرصت جدید استفاده می شه. مثال: He’s in the market for a new girlfriend. دنبال یه رابطه ی جدیده.
3 - ( کاربرد سرمایه گذاری و مالی ) : در زمینه ی بورس یا املاک، این اصطلاح نشون دهنده ی علاقه مندی به سرمایه گذاری یا خرید دارایی خاصه. مثال: She’s in the market for an investment property. دنبال خرید ملک سرمایه گذاریه.
🔹 مترادف ها | looking to buy / shopping for / interested in purchasing / seeking to acquire
🔹 مثال ها:
We’re in the market for a used car. دنبال خرید یه ماشین دست دوم هستیم.
I’m not in the market for another subscription right now. فعلاً قصد خرید اشتراک دیگه ای ندارم.
New homeowners are often in the market for energy - efficient appliances. صاحبان خانه ی جدید معمولاً دنبال خرید وسایل کم مصرف هستن.