1. They will win out in the long run.
[ترجمه گوگل]آنها در دراز مدت پیروز خواهند شد
[ترجمه ترگمان]آن ها در دراز مدت پیروز خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You will find it beneficial in the long run.
[ترجمه گوگل]آن را در دراز مدت مفید خواهید یافت
[ترجمه ترگمان]در دراز مدت آن را مفید خواهید یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It'll be cheaper in the long run to use real leather.
[ترجمه گوگل]استفاده از چرم واقعی در دراز مدت ارزان تر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای استفاده از چرم واقعی ارزان تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. All our hard work will be worth it in the long run .
[ترجمه گوگل]تمام تلاش ما در دراز مدت ارزشش را خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]تمام کاره ای سخت ما ارزشش را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In the long run, it works out more expensive to rent a television than to buy one.
[ترجمه گوگل]در درازمدت، اجاره تلویزیون گرانتر از خرید تلویزیون است
[ترجمه ترگمان]در دراز مدت، برای اجاره یک تلویزیون گران تر از خرید یکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This measure inevitably means higher taxes in the long run.
[ترجمه گوگل]این اقدام ناگزیر به معنای افزایش مالیات در بلندمدت است
[ترجمه ترگمان]این اقدام به ناچار به معنای مالیات های بیشتر در دراز مدت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In the long run pricesare bound to rise.
[ترجمه گوگل]در بلندمدت قیمت ها افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]در طول راه طولانی که به اوج خود رسیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Moving to Spain will be better for you in the long run.
[ترجمه گوگل]مهاجرت به اسپانیا در دراز مدت برای شما بهتر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]رفتن به اسپانیا برای شما در دراز مدت بهتر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It will pay in the long run if the setting off of firecrackers is effectively banned in the cities.
[ترجمه گوگل]اگر عملاً راه اندازی فشفشه در شهرها ممنوع شود، در درازمدت سود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اگر اجرای آتش بازی در شهرها به طور موثر ممنوع شود، هزینه زیادی خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The disquiet will boil over in the long run.
[ترجمه گوگل]این ناراحتی در دراز مدت به جوش خواهد آمد
[ترجمه ترگمان]The در راه طولانی به جوش خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But in the long run the city of Mondovi could not command the loyalties of its dependent territory.
[ترجمه گوگل]اما در درازمدت شهر موندووی نمیتوانست بر وفاداری قلمرو وابستهاش فرمان دهد
[ترجمه ترگمان]اما در دراز مدت، شهر of نمی توانست به وفاداری قلمرو وابسته خود فرمان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It's expensive but worth it in the long run.
[ترجمه گوگل]گران است اما در دراز مدت ارزشش را دارد
[ترجمه ترگمان]گرونه، ولی ارزشش رو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Even so, such alliances are, in the long run, doomed to failure.
[ترجمه گوگل]با این حال، چنین اتحادهایی در دراز مدت محکوم به شکست هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، چنین اتحادی در طولانی مدت، محکوم به شکست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. But in the long run, it has proved impossible to continue down this path.
[ترجمه گوگل]اما در درازمدت ادامه این مسیر غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]اما در دراز مدت، ثابت شده است که ادامه این مسیر غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید