**احساسات شدید و عمیق داشتن** یا **تحت تأثیر عاطفی قرار گرفتن**. وقتی کسی می گوید "I'm in the feels" یعنی دارد احساساتش به شدت تحریک شده، معمولاً به خاطر یک اتفاق احساسی مثل غم، شادی، نوستالژی یا حتی عشق.
... [مشاهده متن کامل]
- این عبارت معمولاً وقتی به کار می رود که فرد تحت تأثیر یک موقعیت، داستان، موسیقی، فیلم یا خاطره قرار می گیرد و احساساتش به شدت برانگیخته می شود.
- "Feels" کوتاه شده ی "feelings" به معنای احساسات است.
- این اصطلاح بیشتر در مکالمات غیررسمی، شبکه های اجتماعی و پیامک ها استفاده می شود.
- - -
## مثال ها:
- *After watching that sad movie, I was totally in the feels. *
( بعد از دیدن آن فیلم غم انگیز، کاملاً تحت تأثیر احساساتم قرار گرفتم. )
- *That song always puts me in the feels. *
( آن آهنگ همیشه مرا به شدت احساساتی می کند. )
- *Seeing old photos made me get in the feels. *
( دیدن عکس های قدیمی باعث شد احساساتم به شدت تحریک شود. )
- - -
## معادل های فارسی:
- تحت تأثیر احساسات قرار گرفتن
- غرق در احساسات شدن
- احساسات عمیق داشتن
- دل مشغولی عاطفی
... [مشاهده متن کامل]
- این عبارت معمولاً وقتی به کار می رود که فرد تحت تأثیر یک موقعیت، داستان، موسیقی، فیلم یا خاطره قرار می گیرد و احساساتش به شدت برانگیخته می شود.
- "Feels" کوتاه شده ی "feelings" به معنای احساسات است.
- این اصطلاح بیشتر در مکالمات غیررسمی، شبکه های اجتماعی و پیامک ها استفاده می شود.
- - -
## مثال ها:
( بعد از دیدن آن فیلم غم انگیز، کاملاً تحت تأثیر احساساتم قرار گرفتم. )
( آن آهنگ همیشه مرا به شدت احساساتی می کند. )
( دیدن عکس های قدیمی باعث شد احساساتم به شدت تحریک شود. )
- - -
## معادل های فارسی:
- تحت تأثیر احساسات قرار گرفتن
- غرق در احساسات شدن
- احساسات عمیق داشتن
- دل مشغولی عاطفی