🔸 معادل فارسی:
فیلم برداری تموم شده / آماده ی انتشار / ضبط شده
در زبان محاوره ای:
کارش تمومه، ضبطش تموم شد، رفت تو آرشیو، آماده ست برای پخش
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( سینمایی – رسانه ای ) :**
فیلم، برنامه یا پروژه ای که ضبطش کامل شده و آماده ی تدوین یا پخشه
مثال: The documentary is finally in the can.
مستند بالاخره ضبطش تموم شد.
2. ** ( اداری – پروژه ای ) :**
هر پروژه ای که مرحله ی اجرایی یا تولیدش تموم شده و آماده ی ارائه یا آرشیو شد
مثال: The report’s in the can—we’re ready for the meeting.
گزارش آماده ست، می تونیم بریم جلسه.
3. ** ( طنزآمیز – استعاری ) :**
گاهی برای اشاره به چیزی که تموم شده و دیگه کاریش نمی شه کرد
مثال: That idea’s in the can—we’ve moved on.
اون ایده دیگه رفت پی کارش، رفتیم سراغ بعدی.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
wrapped – completed – done – finished – ready – locked
فیلم برداری تموم شده / آماده ی انتشار / ضبط شده
در زبان محاوره ای:
کارش تمومه، ضبطش تموم شد، رفت تو آرشیو، آماده ست برای پخش
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( سینمایی – رسانه ای ) :**
فیلم، برنامه یا پروژه ای که ضبطش کامل شده و آماده ی تدوین یا پخشه
مثال: The documentary is finally in the can.
مستند بالاخره ضبطش تموم شد.
2. ** ( اداری – پروژه ای ) :**
هر پروژه ای که مرحله ی اجرایی یا تولیدش تموم شده و آماده ی ارائه یا آرشیو شد
مثال: The report’s in the can—we’re ready for the meeting.
گزارش آماده ست، می تونیم بریم جلسه.
3. ** ( طنزآمیز – استعاری ) :**
گاهی برای اشاره به چیزی که تموم شده و دیگه کاریش نمی شه کرد
مثال: That idea’s in the can—we’ve moved on.
اون ایده دیگه رفت پی کارش، رفتیم سراغ بعدی.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
با موفقیت تمام شدن و آماده نمایش عمومی
این اصطلاح بیشتر در فیلم سازی کاربرد داره ولی در جاهای دیگه هم بکار برده میشه