in succession


پی در پی، پشت سر هم، متوالی، یکی پس از دیگری

جمله های نمونه

1. Losing several matches in succession had completely demoralized the team.
[ترجمه گوگل]باخت چندین بازی متوالی روحیه تیم را کاملاً تضعیف کرده بود
[ترجمه ترگمان]از دست دادن چندین بازی پیاپی تیم را کاملا تضعیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. England have beaten the Welsh three times in succession with an aggregate score of 83-
[ترجمه گوگل]انگلیس سه بار متوالی ولز را با امتیاز مجموع 83- شکست داده است
[ترجمه ترگمان]انگلستان سه بار متوالی ولز را شکست داده و امتیاز ۸۳ را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She won the championship four times in succession.
[ترجمه گوگل]او چهار بار متوالی قهرمان شد
[ترجمه ترگمان]او چهار بار پیاپی قهرمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The peasants are reaping good harvests in succession.
[ترجمه گوگل]دهقانان پیاپی محصول خوبی درو می کنند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در حال درو کردن محصول خوب در جانشینی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They are semi-finalists for the fourth year in succession.
[ترجمه گوگل]آنها برای چهارمین سال متوالی نیمه نهایی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای چهارمین سال متوالی به مرحله نیمه نهایی راه یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Betty Munn is the manager in succession to Edna Greenan.
[ترجمه گوگل]بتی مان به جای ادنا گرینان مدیر است
[ترجمه ترگمان]بتی ری مدیر جانشین پروری to Greenan است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He became chairman in succession to Bernard Allen.
[ترجمه گوگل]او پس از برنارد آلن رئیس هیئت مدیره شد
[ترجمه ترگمان]او جانشین برنارد آلن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is the seventh year in succession that they've won the cup.
[ترجمه گوگل]این هفتمین سال متوالی است که آنها جام را فتح می کنند
[ترجمه ترگمان]این هفتمین سال جانشینی است که آن ها جام را بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It has rained for five days in succession,so we are longing for some sunshine.
[ترجمه گوگل]پنج روز متوالی باران باریده است، بنابراین ما در حسرت آفتاب هستیم
[ترجمه ترگمان]پنج روز متوالی است که باران می بارد، بنابراین ما مشتاق آفتاب هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yesterday's emphatic victory was their fifth in succession.
[ترجمه گوگل]پیروزی قاطع دیروز پنجمین پیروزی متوالی آنها بود
[ترجمه ترگمان]پیروزی قاطع دیروز پنجمین پیروزی آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Who is first in succession to the throne?
[ترجمه گوگل]چه کسی برای اولین بار در جانشینی تاج و تخت است؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی اول به سلطنت می رسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We lost four important games in succession.
[ترجمه گوگل]چهار بازی مهم را پشت سر هم باختیم
[ترجمه ترگمان]ما چهار بازی مهم را متوالی از دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She's won the championship four times in succession.
[ترجمه گوگل]او چهار بار متوالی عنوان قهرمانی را به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]او چهار بار پیاپی قهرمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The rains failed for two years in succession and the fodder crops planted in the demonstration ranch never materialized.
[ترجمه گوگل]باران ها برای دو سال متوالی شکست خوردند و محصولات علوفه کاشته شده در مزرعه تظاهرات هرگز محقق نشد
[ترجمه ترگمان]بارش باران برای دو سال متوالی شکست خورد و محصولات علوفه کاشته شده در مزرعه نمایش هرگز تحقق نیافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He was the fifth Richard Gough in succession to live as a small freeholder and yeoman farmer at Newton.
[ترجمه گوگل]او پنجمین ریچارد گوف متوالی بود که به عنوان یک مالک کوچک آزاد و کشاورز در نیوتن زندگی کرد
[ترجمه ترگمان]او پنجمین ریچارد گف در جانشینی او بود که به عنوان یک کشاورز small و کشاورز در نیوتن زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in order, in progression, sequentially, continuously

پیشنهاد کاربران

in a row
Constantly
به نقل از هزاره:
پشت سر هم
پی درپی
متولی
یکی پس از دیگری

بپرس