in stitches

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) laughing uncontrollably.

جمله های نمونه

1. The play had us in stitches.
[ترجمه گوگل]نمایشنامه ما را بخیه زده بود
[ترجمه ترگمان] بازی ما رو بخیه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Here's a book that will have you in stitches.
[ترجمه وحید پوستینی] اینجا یه کتابی هست که از خنده روده برت می کنه
|
[ترجمه گوگل]در اینجا کتابی است که شما را در بخیه قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این یک کتاب است که شما را در بخیه خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her jokes had us all in stitches.
[ترجمه English with Mobina] با جوک های او از خنده روده بر شده بودیم
|
[ترجمه گوگل]شوخی های او همه ما را در بخیه کرده بود
[ترجمه ترگمان]شوخی های او همه ما را بخیه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mannie Pratt would have the bar in stitches doing an imitation of him.
[ترجمه گوگل]مانی پرت میله بخیه‌هایی را که از او تقلید می‌کرد، داشت
[ترجمه ترگمان]Mannie پرات بار stitches را که تقلیدی از او بود به بار می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sight of him also had her in stitches.
[ترجمه گوگل]دیدن او نیز او را بخیه زده بود
[ترجمه ترگمان]منظره او نیز او را در بخیه دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The comedian had us in stitches.
[ترجمه گوگل]کمدین ما را بخیه زد
[ترجمه ترگمان] کمدین ما رو بخیه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sylvester: I was in stitches during Rush Hour
[ترجمه گوگل]سیلوستر: من در ساعت شلوغی بخیه می زدم
[ترجمه ترگمان]سیلوستر: من در طول Rush Rush بخیه زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We were in stitches watching the antics of the chimpanzees at the zoo.
[ترجمه گوگل]ما در حال تماشای مزخرفات شامپانزه ها در باغ وحش بودیم
[ترجمه ترگمان]ما در stitches بودیم و به حرکات عجیب و غریب در باغ وحش نگاه می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. English travelers kept their friends in stitches while describing this ridiculous Italian custom.
[ترجمه گوگل]مسافران انگلیسی هنگام توصیف این رسم مضحک ایتالیایی، دوستان خود را بخیه می زدند
[ترجمه ترگمان]مسافران انگلیسی هنگام توصیف این رسم مسخره ایتالیایی دوستان خود را به بخیه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She had everyone in stitches.
[ترجمه گوگل]او همه را بخیه زده بود
[ترجمه ترگمان] اون همه بخیه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She keeps them in stitches.
[ترجمه گوگل]او آنها را در بخیه نگه می دارد
[ترجمه ترگمان] اونا رو توی بخیه نگه میداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Jane's such a scream - her jokes have me in stitches.
[ترجمه گوگل]جین چنین فریاد می زند - شوخی هایش مرا در بخیه می کشاند
[ترجمه ترگمان]جین انقدر جیغ می کشد - جوک او مرا بخیه زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She remained po-faced all evening, even when the rest of us were in stitches at Bob's jokes.
[ترجمه گوگل]او در تمام طول غروب، حتی زمانی که بقیه ما در حال بخیه زدن به شوخی های باب بودیم
[ترجمه ترگمان]او تمام شب را رو صورتش بود، حتی وقتی که بقیه ما به جوک های باب بخیه زده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was a brilliant raconteur, with a wicked wit and a razor tongue, and he had them all in stitches.
[ترجمه گوگل]او یک راکونتر باهوش بود، با شوخ طبعی بد و زبان تیغ، و همه آنها را بخیه زده بود
[ترجمه ترگمان]او یک raconteur درخشان و باهوش و با زبانی wicked بود و همه آن ها را بخیه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Laugh uncontrollably ( New Oxford American Dictionary )
بی اراده خندیدن؛ از خنده غش کردن
Example 1: 👇
He was telling jokes at the dinner table that had us all in stitches.
سر میز شام جوک هایی می گفت که همه ما از خنده غش کردیم ( بی اراده می خندیدیم ) .
...
[مشاهده متن کامل]

Example 2: 👇
He kept us in stitches for two hours.
او باعث شد ما دو ساعت تمام بی ارده بخندیم.

in stitches
از خنده روده بر شدن
Reza and I were both in stitches.
من و رضا هر دو از خنده روده بر شدیم.
خنده دار
He is the funniest person I know. He
always keeps me in stitches😁😄😃
از خنده روده بر شدن
خیلی شدید خندیدن

بپرس