in situ


(لاتین) در جای خود، در جای اصلی (یا اولیه ی) خود، درسیبه، واقع در جای طبیعی خودش، در جای خود

بررسی کلمه

صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: (Latin) in its original place.

جمله های نمونه

1. The technique of digoxigenin labeled probe in situ hybridization is a new specific method in studying the location, distribution and infection mechanisms of SV40 DNA.
[ترجمه گوگل]تکنیک پروب نشاندار شده با دیگوکسیژنین در هیبریداسیون درجا یک روش خاص جدید در مطالعه مکان، توزیع و مکانیسم‌های عفونت DNA SV40 است
[ترجمه ترگمان]تکنیک of برچسب گذاری شده در محل hybridization یک روش خاص برای بررسی محل، توزیع و مکانیسم های عفونت DNA SV۴۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In situ Raman spectra of cycloheptane have been characterized under high pressure generated by diamond anvil cell(DAC) at room temperature.
[ترجمه گوگل]در محل طیف رامان سیکلوهپتان تحت فشار بالا تولید شده توسط سلول سندان الماس (DAC) در دمای اتاق مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]طیف های Raman situ تحت فشار بالا تولید شده توسط پیل anvil الماس (DAC)در دمای اتاق مشخص شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With the aid of in situ monitoring tool, we have investigated the effects of substrate nitridation.
[ترجمه گوگل]با کمک ابزار نظارت درجا، ما اثرات نیتریداسیون بستر را بررسی کرده‌ایم
[ترجمه ترگمان]با کمک ابزار پایش در محل، ما اثرات of زیرلایه را مورد بررسی قرار داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In situ CHflux from soil of coniferous and broad-leaved mixed forest in Dinghushan Biosphere Reserve was measured for one year by using static chamber-gas chromatograph technique.
[ترجمه گوگل]در محل CHflux از خاک جنگل مخروطی و پهن برگ مختلط در ذخیره گاه زیست کره Dinghushan به مدت یک سال با استفاده از روش استاتیک اتاقک گاز کروماتوگرافی اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]در محل دفن زباله از خاک پوشیده از درختان مخروطی و پوشیده از برگ های پهن، ذخیره بیوسفر طی یک سال با استفاده از تکنیک chromatograph گاز static اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Ni catalysts were obtained in situ during the reaction from the oxides as the precursors in which nickel species were homogeneously incorporated in the perovskite structure.
[ترجمه گوگل]کاتالیزورهای نیکل در طی واکنش از اکسیدها به عنوان پیش سازهایی که در آن گونه های نیکل به طور همگن در ساختار پروسکایت گنجانده شده بودند، در محل به دست آمدند
[ترجمه ترگمان]کاتالیست های Ni در محل واکنش از اکسیده ای به عنوان the که در آن گونه های نیکل به طور همگن در ساختار perovskite ترکیب شدند، بدست آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. METHODS The model of in situ intestinal perfusion was used. A HPLC method was established to determine the drug concentration in the perfusate.
[ترجمه گوگل]MethodsThe مدل پرفیوژن روده در محل استفاده شد یک روش HPLC برای تعیین غلظت دارو در پرفیوژن ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: مدل of روده ای در محل مورد استفاده قرار گرفت یک روش HPLC برای تعیین غلظت مواد مخدر در the ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Histological samples were in situ hybridized and trichrome stained.
[ترجمه گوگل]نمونه های بافت شناسی در محل هیبرید و رنگ آمیزی تری کروم شدند
[ترجمه ترگمان]نمونه های Histological به صورت درجا و trichrome رنگ آمیزی شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods: Using the whole mount in situ hybridization with a digoxigenin labeled probe.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: با استفاده از هیبریداسیون کامل در محل با پروب نشاندار شده با دیگوکسیژنین
[ترجمه ترگمان]روش ها: استفاده از کل سوار شدن در محل hybridization با یک کاوشگر برچسب دار شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Major works of painting, sculpture, mosaic and architecture were examined in situ in Venice.
[ترجمه گوگل]آثار عمده نقاشی، مجسمه سازی، موزاییک و معماری در ونیز مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]آثار عمده نقاشی، مجسمه سازی، موزاییک و معماری در محل در ونیز بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ninety-nine out of a hundred wildcatters went broke or crazy or both and abandoned their last asteroid with the equipment in situ.
[ترجمه گوگل]از هر صد پرنده وحشی، نود و نه نفر شکستند یا دیوانه شدند یا هر دو و آخرین سیارک خود را با تجهیزات درجا رها کردند
[ترجمه ترگمان]نود و نه نفر از صد نفر از آن ها جدا شدند یا دیوانه شدند یا هر دو آخرین خرده سیاره خود را با تجهیزات در محل رها کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Recorded conversations can either be analyzed for relevant communications in situ or transported to an information extraction facility.
[ترجمه گوگل]مکالمات ضبط شده را می توان برای ارتباطات مرتبط در محل تجزیه و تحلیل کرد یا به یک مرکز استخراج اطلاعات منتقل کرد
[ترجمه ترگمان]مکالمات ضبط شده را می توان برای ارتباطات مرتبط در محل و یا انتقال به یک تاسیسات استخراج اطلاعات مورد تحلیل قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There would be a similar problem of waste of shuttering fan in situ concrete frame were used.
[ترجمه گوگل]یک مشکل مشابه از هدر رفتن فن کرکره ای در قاب بتنی درجا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک مشکل مشابه از هدر رفتن پنکه در چارچوب بتونی برجا وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The units which are used for extracting uranium from the lixivium of in situ leaching(or heap leaching) are all the packed bed with ion exchange of high efficiency.
[ترجمه گوگل]واحدهایی که برای استخراج اورانیوم از لیکسیویم در لیچینگ درجا (یا لیچینگ پشته) استفاده می‌شوند، همگی بستر بسته‌بندی شده با تبادل یونی با راندمان بالا هستند
[ترجمه ترگمان]واحدهایی که برای استخراج اورانیوم از روش لیچینگ مخزنی (یا لیچینگ)مورد استفاده قرار می گیرند، همگی بس تر انباشته با تبادل یونی با راندمان بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. P 16 messenger RNA ( mRNA ), p 27 mRNA weredetected by in situ hybridization ( ISH ) in these tissues.
[ترجمه گوگل]RNA پیام رسان P16 (mRNA)، p27 mRNA توسط هیبریداسیون درجا (ISH) در این بافت ها شناسایی شدند
[ترجمه ترگمان]RNA پیام رسان، RNA پیام رسان (mRNA)، p ۲۷ mRNA weredetected با in در محل (ISH)در این بافت ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] درجا - در محل - برجا
[زمین شناسی] در موقعیت طبیعی یا اصلی، برای یک سنگ، خاک یا فسیلی به کار می رود که در موقعیت اصلی تشکیل یا نهشته شدن ظاهر شده باشد .
[معدن] برجا (عمومی)
[خاک شناسی] درجا
[پلیمر] درجا، در بطن، در مکان
[آب و خاک] درجا، در محل

انگلیسی به انگلیسی

• in its natural place or position (latin)
if something remains in situ, especially while something is done to it, it remains where it is; a formal expression.

پیشنهاد کاربران

علاوه بر جای طبیعی ، جای مناسب هم معنی میده👇👇👇
• in the appropriate position
: her guests were all in situ.
میدانی
در جا
در محل

بپرس