1. They started back in short order when they got the news.
[ترجمه گوگل]وقتی این خبر را دریافت کردند، به سرعت شروع کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به ترتیب زمانی که اخبار را دریافت کردند، شروع به عقب نشینی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها به ترتیب زمانی که اخبار را دریافت کردند، شروع به عقب نشینی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Collectively they squandered their pricing power in short order.
[ترجمه گوگل]آنها در مجموع قدرت قیمت گذاری خود را در کوتاه مدت هدر دادند
[ترجمه ترگمان]در مجموع، آن ها قدرت قیمت گذاری خود را به طور خلاصه از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مجموع، آن ها قدرت قیمت گذاری خود را به طور خلاصه از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The results were highly visible and, in short order, Tom was promoted.
[ترجمه گوگل]نتایج بسیار قابل مشاهده بود و در کوتاه مدت، تام ارتقاء یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج بسیار مشهود بود و به ترتیب، تام ترفیع یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج بسیار مشهود بود و به ترتیب، تام ترفیع یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The bombers destroyed the enemy's camp in short order.
[ترجمه گوگل]بمب افکن ها در کوتاه مدت اردوگاه دشمن را منهدم کردند
[ترجمه ترگمان]بمب گذاران اردوگاه دشمن را به طور خلاصه تخریب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بمب گذاران اردوگاه دشمن را به طور خلاصه تخریب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We got to Pecos in short order and turned north for Carlsbad.
[ترجمه گوگل]به سرعت به Pecos رسیدیم و به سمت شمال به سمت Carlsbad پیچیدیم
[ترجمه ترگمان]باید خیلی کوتاه بیاییم و به طرف شمال به طرف کارلسباد حرکت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید خیلی کوتاه بیاییم و به طرف شمال به طرف کارلسباد حرکت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They would be attacked in short order and possibly even killed.
[ترجمه گوگل]آنها در کوتاه مدت مورد حمله قرار می گرفتند و احتمالاً کشته می شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به فرمان کوتاه مورد حمله قرار خواهند گرفت و احتمالا حتی کشته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها به فرمان کوتاه مورد حمله قرار خواهند گرفت و احتمالا حتی کشته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I charmed him in short order.
[ترجمه گوگل]در کوتاه مدت او را مجذوب خود کردم
[ترجمه ترگمان]او را شیفته خود کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او را شیفته خود کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Our fighter group took care of them in short order, however, and we pressed on to launch the attack.
[ترجمه گوگل]با این حال، گروه جنگنده ما به سرعت از آنها مراقبت کرد و ما فشار آوردیم تا حمله را آغاز کنیم
[ترجمه ترگمان]با این حال، گروه مبارز ما به طور خلاصه از آن ها مراقبت کرد و ما اصرار داشتیم که این حمله را آغاز کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، گروه مبارز ما به طور خلاصه از آن ها مراقبت کرد و ما اصرار داشتیم که این حمله را آغاز کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He gave me his curriculum vitae in short order.
[ترجمه گوگل]او رزومه خود را به طور خلاصه به من داد
[ترجمه ترگمان]او curriculum را به ترتیب به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او curriculum را به ترتیب به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But, in short order, Lott orchestrated deals on a range of stalled legislation, from welfare reform to health care.
[ترجمه گوگل]اما، در کوتاهمدت، لات معاملاتی را در مورد طیف وسیعی از قوانین متوقف شده، از اصلاحات رفاهی گرفته تا مراقبتهای بهداشتی، تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]اما به ترتیب، لات، معاملات خود را در گستره ای از قوانین معلق، از اصلاحات رفاهی گرفته تا مراقبت های بهداشتی اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما به ترتیب، لات، معاملات خود را در گستره ای از قوانین معلق، از اصلاحات رفاهی گرفته تا مراقبت های بهداشتی اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He hurried away and returned in short order.
[ترجمه گوگل]با عجله رفت و به سرعت برگشت
[ترجمه ترگمان]او با عجله از اتاق بیرون رفت و به جای خود برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با عجله از اتاق بیرون رفت و به جای خود برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I can be here, settle the matter in short order, and we could drive northwest together. "
[ترجمه گوگل]من می توانم اینجا باشم، موضوع را در کوتاه ترین زمان حل کنم، و می توانیم با هم به سمت شمال غرب رانندگی کنیم "
[ترجمه ترگمان]من می توانم اینجا باشم، موضوع را به طور خلاصه حل کنم، و ما می توانیم با هم به شمال غرب برویم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من می توانم اینجا باشم، موضوع را به طور خلاصه حل کنم، و ما می توانیم با هم به شمال غرب برویم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If Nasi didn't get back to the office in short order, Madoff would start paging him.
[ترجمه گوگل]اگر ناسی در کوتاه مدت به دفتر باز نمی گشت، مدوف شروع به پیج کردن او می کرد
[ترجمه ترگمان]اگر او با نظم کوتاهی به دفتر برنگشت، از آن پس او را ورق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر او با نظم کوتاهی به دفتر برنگشت، از آن پس او را ورق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. John got ready in short order.
[ترجمه گوگل]جان به سرعت آماده شد
[ترجمه ترگمان]جان به ترتیب کوتاهی آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جان به ترتیب کوتاهی آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید