• : تعریف: in considering past events or circumstances.
جمله های نمونه
1. In retrospect, I think my marriage was doomed from the beginning.
[ترجمه گوگل]در نگاه به گذشته، فکر می کنم ازدواج من از ابتدا محکوم به فنا بود [ترجمه ترگمان]وقتی به گذشته نگاه می کنم، فکر می کنم ازدواجم از اول به فنا رفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In retrospect, it's easy to see why we were wrong.
[ترجمه گوگل]در نگاه به گذشته، به راحتی می توان فهمید که چرا اشتباه می کردیم [ترجمه ترگمان]وقتی به گذشته نگاه می کنم، می بینم که چرا اشتباه کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was, in retrospect, the happiest day of her life.
[ترجمه گوگل]در گذشته، شادترین روز زندگی او بود [ترجمه ترگمان]در نگاه به گذشته، شادترین روز زندگیش بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In retrospect, I wonder if we should have done more.
[ترجمه گوگل]در نگاهی به گذشته، نمیدانم که آیا باید بیشتر کار میکردیم یا خیر [ترجمه ترگمان]با نگاهی به گذشته، تعجب می کنم که آیا باید بیشتر این کار را انجام دهیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I'm sure my university days seem happier in retrospect than they really were.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که روزهای دانشگاهی من در گذشته شادتر از آنچه بود به نظر می رسد [ترجمه ترگمان]مطمئنم که روزه ای دانشگاه من از آن همه گذشته خوشحال تر به نظر می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In retrospect, I wish that I had thought about alternative courses of action.
[ترجمه گوگل]در نگاهی به گذشته، ای کاش در مورد روشهای عمل جایگزین فکر میکردم [ترجمه ترگمان]با نگاهی به گذشته، آرزو می کنم که ای کاش در مورد دوره های جایگزین عمل فکر می کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The decision seems extremely odd, in retrospect.
[ترجمه گوگل]این تصمیم در نگاهی به گذشته بسیار عجیب به نظر می رسد [ترجمه ترگمان]با نگاهی به گذشته، این تصمیم بسیار عجیب به نظر می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In retrospect, I think that I was wrong.
[ترجمه گوگل]با نگاه به گذشته، فکر می کنم اشتباه کردم [ترجمه ترگمان]به گذشته فکر می کنم که اشتباه می کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In retrospect it's obvious how we went wrong.
[ترجمه گوگل]با نگاهی به گذشته، واضح است که چگونه اشتباه کردیم [ترجمه ترگمان]وقتی به گذشته نگاه می کنم واضح است که چه طور اشتباه می کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In retrospect, we should have insisted on checking his calculations, but it's easy to be wise after the event.
[ترجمه فرشته عاج] حالا که فکرشو می کنم، ما برای بررسی محاسبات او او سماجت می کردیم.
|
[ترجمه گوگل]در نگاهی به گذشته، ما باید اصرار میکردیم که محاسبات او را بررسی کنیم، اما عاقل بودن بعد از واقعه آسان است [ترجمه ترگمان]با نگاهی به گذشته، ما باید اصرار می کردیم که محاسبات او را چک کنیم، اما بعد از این رویداد عاقلانه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In retrospect, it might be argued that the significance of the liquidity trap was over-emphasised.
[ترجمه گوگل]در نگاهی به گذشته، ممکن است استدلال شود که اهمیت تله نقدینگی بیش از حد مورد تاکید قرار گرفته است [ترجمه ترگمان]با نگاهی به گذشته، ممکن است اینطور استدلال شود که اهمیت تله نقدینگی بیش از حد تاکید شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. That moment seems in retrospect to have been more exciting than any of the films that followed.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد آن لحظه در گذشته از هر فیلم دیگری هیجان انگیزتر بوده است [ترجمه ترگمان]این لحظه به نظر می رسد که به گذشته هیجان انگیزتر از تمام فیلم هایی است که به دنبال آن هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Yet, in retrospect, Glam dovetailed exactly with developments in consumer capitalism.
[ترجمه گوگل]با این حال، در نگاهی به گذشته، گلم دقیقاً با تحولات سرمایه داری مصرفی همراه شد [ترجمه ترگمان]با این حال، با نگاهی به گذشته، Glam دقیقا با تحولات سرمایه داری در مصرف کنندگان مواجه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In retrospect I wish that 1 had been less careful of their prerogatives and had exercised control over their activities.
[ترجمه گوگل]در نگاهی به گذشته، ای کاش 1 کمتر مراقب امتیازات خود بود و بر فعالیت های خود کنترل داشت [ترجمه ترگمان]با نگاهی به گذشته آرزو می کنم که ۱ از امتیازات آن ها کم تر باشد و کنترل فعالیت های آن ها را اعمال کرده باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• looking back, in hindsight
پیشنهاد کاربران
هر جا شما ریشه spect دیدید یعنی look یا نگاه کردن و ریشه retro هر جا دیدین یعنی back یا backward که میشه به طرف عقب، حالا back look یعنی نگاه کردن به عقب یا گذشته که می شود پس in retrospect یعنی " اگر به گذشته نگاهی بیاندازیم"
thinking now about the past, using knowledge or information that you did not have at the time. SYN with hindsight
thinking now about something in the past حالا که فکرشو می کنم، حالا که به گذشته نگاه می کنم In retrospect, I think my marriage was doomed from the beginning. I'm sure my university days seem happier in retrospect than they really were. ... [مشاهده متن کامل]