in progress


در حال ادامه، دردست اقدام

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: in the process of happening; taking place; occurring.
مترادف: happening
مشابه: unfolding

- Please be quiet while the meeting is in progress.
[ترجمه سیروس مرادی فارسانی] لطفا" وقتی جلسه درجریان است ساکت باشید.
|
[ترجمه Mrym] لطفا در زمان جلسه ساکت باشید
|
[ترجمه گوگل] لطفا تا زمانی که جلسه در حال انجام است ساکت باشید
[ترجمه ترگمان] لطفا در حالیکه جلسه در حال پیشرفت است، ساکت باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in session, currently being conducted, in the middle of, progressing

پیشنهاد کاربران

It is in progress:
آن در حال انجام است.
آن در حال پیشبرد [امور] است.
in progress:
در حال انجام.
در حال پیشبرد.
در حال پیش روی. ( یعنی پیش رفتن به سمت اتمام یک کار یا رسیدن به یک هدف )
progress:
پیش روی.
پیش رفت.
جلورفتن مرحله به مرحله ی یک کار.
Happening_ under way _ going on now
در جریان
در حال رخ دادن
. *once the test is in progress you will not be allowed to leave the room*
درحال تکامل و اتفاق افتادن
در دست اجرا
در دست اقدام
درحال اقدام
در حال کامل شدن
در حال اجرا
در جریان
در حال تکمیل شدن ، ، در حال انجام شدن
در جریان
در حال. . . . . . . .
در حال انجام
is occurring, is happening
در حال رخ دادن، در حال اتفاق افتادن
در جریان بودن
ادامه دار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس