Thanks in part to: به لطف، به پایمردی، با وجود، به چاسطه
Thanks in part to hard work and dedication, the team was able to complete the project on time. "
تا اندازه ای - تا حدودی
تقریباً
تاحدی
این تا حدودی مسئول خوش شانسی است
مترادف=to some extent
تا حدی
از نظر دستوری قید هست.
از نظر دستوری قید هست.
بخشی از آن
بعضا. تا حدودی. تا حدی. تا اندازه ای
تا اندازه ای
تا حدی، تا اندازه ای، تا درجه ای
تا حدودی
تا حدی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)