: in order for ( someone or something ) to برای اینکه . . . بتواند . . .
: to make it possible for ( someone or something ) to ( be or do something )
They were told that in order for them to keep their jobs, they would have to accept a cut in pay.
... [مشاهده متن کامل]
به آنها گفته شد که برای اینکه بتوانند شغل خود را حفظ کنند، باید کاهش حقوق را بپذیرند.
... [مشاهده متن کامل]
به آنها گفته شد که برای اینکه بتوانند شغل خود را حفظ کنند، باید کاهش حقوق را بپذیرند.