به هر طریقی که شده
مثال:
So they would sell off the machinery in one way or another, somehow buy out the workers, and make a more profitable use of the land for more money!
تا اینکه آنها ماشین آلات را به هر طریقی که شده بفروشند، به نحوی کارگرها را بازخرید کنند، و برای پول بیشتر استفاده پرسودتری از زمین ببرند.
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
تا اینکه آنها ماشین آلات را به هر طریقی که شده بفروشند، به نحوی کارگرها را بازخرید کنند، و برای پول بیشتر استفاده پرسودتری از زمین ببرند.
... [مشاهده متن کامل]
به طرق مختلف
به هر شکلی ک شدع. . .
1 ) در هر صورت
2 ) به هر روشی که ممکنه
3 ) به نحوی مرتبط
2 ) به هر روشی که ممکنه
3 ) به نحوی مرتبط
"به همون طریق یا هر روش دیگه ای"
You use "one way or the other" or "one way or another" to refer to two possible decisions or conclusions that have previously been mentioned, without stating which one is reached or preferred.
به هر حالت، به هر شکل
به طریقی. یک جوری، به نحوی
برای بیان چیزی که از آن مطمئن ولی از جزئیاتش و نحوه اش بی خبریم.
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/one - way - or - another
https://www. ldoceonline. com/dictionary/in - one - way - or - another - one - way - or - the - other
برای بیان چیزی که از آن مطمئن ولی از جزئیاتش و نحوه اش بی خبریم.
یه جورایی - یجورایی
به هر طریقی که شده، هر جور که شده