in one go

پیشنهاد کاربران

ترتیب: قدیمیجدیدرای موافقرای مخالف
NiMA١٧:٠٠ - ١٤٠٣/١٢/٢٩[نوشیدن] لاجرعه، [نوشتن/خواندن] در یک نشست
گزارش
0 | 0
Elmira١٩:٥٥ - ١٤٠٣/٠٥/١٤یک نفس
گزارش
0 | 0
بختیاری١٠:٢٢ - ١٤٠٣/٠٣/٢٨با یک حرکت
گزارش
0 | 0
مهدی صباغ٠٠:٠٥ - ١٤٠٢/٠١/٢٧Idiom - chiefly British :
At one go
در یک چشم به هم زدن
بسیار تند و سریع
در یک لحظه
به یک آن
به عنوان نمونه :
the cake was eaten in one go
منابع• https://www.merriam-webster.com/dictionary/in/at_one_go
گزارش
3 | 1
Figure١٨:١٩ - ١٤٠١/١١/٢٥یه جا
( همه ) باهم
At the same time
Two days off in one go
گزارش
4 | 0
محبوبه اسدی١١:٥٧ - ١٤٠٠/٠٤/١٤سه سوته
گزارش
4 | 1
زهرا درفشی١١:٥١ - ١٤٠٠/٠٣/٠٨در یک آن
گزارش
5 | 1
علیرضا خدابنده٠٠:٤١ - ١٣٩٧/٠٩/٢٧یک مرتبه، یکجا، یکدفعه، یکهو
گزارش
30 | 0

بپرس