دیکشنری
مترجم
بپرس
in one's tracks
محل بودن شخص در حال حاضر، بودگاه، (در) حین عمل یا ارتکاب
دنبال کنید
انگلیسی به انگلیسی
• following one's footsteps, following one's movements; immediately
پیشنهاد کاربران
در جا، در نطفه
e. g : to stop flu in its tracks
سر جایش ( خشکش زد ) ، در جا
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها