in line with

پیشنهاد کاربران

در همین راستا
مثال:
We hope these people [of Kohgiluyeh and Boyer - Ahmad] will receive the attention they deserve in line with their dignity and the spiritual and national value that they have for our country.
...
[مشاهده متن کامل]

ما امیدوار هستیم این مردم {کهکلیویه و بویراحمد} توجهی که شایسته آن هستند در راستای شان و ارزش معنوی و ملی که برای کشور ما دارند دریافت بکنند.

در پیوند با
در راستای
Actions were taken in line with national interests : در راستای منافع ملی اقداماتی صورت گرفت.
In line with national interests : در راستای منافع ملی
in keeping with
با توجە بە. . .
مطابقە. . .
هم ساز با. . . ، در راستای. . . ، هم سو با. . .
مطابقت و همخوانی داشتن
هماهنگ با
Be in harmony
هماهنگ بودن
به موازاتِ. . .
پا به پای، همراه با
مطابق با، در راستای
مطابق با، هماهنگ با، متناسب با، در راستایِ
هم راستا
according to
in agreement or accordance with
consistent with
in accord or harmony with sth
appropriate or expected in a particular situation
هماهنگ بودن با، متناسب بودن با
در راستای
مطابق با - در تطابق با - پیرو - همانطور که گفته شد - توافق - در هماهنگی با - در تایید - با توجه به - بر حسب - بنابر - متعاقب - در تعقیب - به میزان
مطابق با
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس