in jest

جمله های نمونه

1. Many a true word is spoken in jest.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کلمات واقعی به شوخی گفته می شود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کلمات واقعی بر سر زبان ها افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There is many a true word spoken in jest.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کلمات واقعی به شوخی گفته می شود
[ترجمه ترگمان]یک کلمه واقعی در شوخی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I only said it in jest - you're obviously not fat.
[ترجمه گوگل]من فقط به شوخی گفتم - معلومه که چاق نیستی
[ترجمه ترگمان]من فقط این را به شوخی گفتم - تو مشخصا چاق نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I said you look terrible in jest, actually, you look very pretty.
[ترجمه گوگل]گفتم به شوخی وحشتناک به نظر میرسی، در واقع خیلی زیبا به نظر میرسی
[ترجمه ترگمان]گفتم: راستش خیلی خوشگل شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. 'Many a true word is spoken in jest,' thought Rosie.
[ترجمه گوگل]رزی فکر کرد: "خیلی از کلمات واقعی به شوخی گفته می شود "
[ترجمه ترگمان]رزی فکر کرد: خیلی از کلمات واقعی حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't say that, even in jest.
[ترجمه گوگل]این را حتی به شوخی نگو
[ترجمه ترگمان]این حرف را حتی در شوخی هم نگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The remark was made half in jest.
[ترجمه گوگل]این اظهار نظر نیمه شوخی بود
[ترجمه ترگمان]این حرف نیم شوخی بر زبان آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Art thou in earnest, or in jest?
[ترجمه گوگل]آیا شما جدی هستید یا در شوخی؟
[ترجمه ترگمان]تو واقعا جدی هستی یا شوخی می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was made more in jest than seriousness but it does convey the nature of the Nicholson's operation.
[ترجمه گوگل]این بیشتر به شوخی ساخته شد تا جدیت، اما ماهیت عملیات نیکلسون را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این موضوع بیشتر به شوخی و جدی تلقی می شد، اما ماهیت عملیات نیکلسون را بیان می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was said, only half in jest, that the seeds of future marriages were sown during the kiss of peace.
[ترجمه گوگل]فقط نیمی از شوخی گفته شد که بذر ازدواج های آینده در بوسه صلح کاشته شد
[ترجمه ترگمان]گفته می شد که فقط نیمی از شوخی بر این است که بذر ازدواج های آینده در هنگام بوسه صلح افشانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The squirrel that you kill in jest, dies in earnest. Henry David Thoreau
[ترجمه گوگل]سنجابی که به شوخی می کشی، با جدیت می میرد هنری دیوید ثورو
[ترجمه ترگمان] سنجاب که تو شوخی آدم می کشی، جدی می میره \"هنری دیوید\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many wise words are spoken in jest, but they don't compare with the number of stupid words spoken in earnest. Sam Levenson
[ترجمه گوگل]بسیاری از کلمات عاقلانه به شوخی گفته می شود، اما با تعداد کلمات احمقانه ای که به طور جدی گفته می شود قابل مقایسه نیستند سام لونسون
[ترجمه ترگمان]خیلی از کلمات عاقلانه حرف می زنند، اما با این کلمات احمقانه که با جدیت صحبت می کنند قابل مقایسه نیستند \" سم Levenson \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I had spoken in jest, but Challenger gave a contemptuous snort.
[ترجمه گوگل]من به شوخی صحبت کرده بودم، اما چلنجر خرخر تحقیرآمیزی کرد
[ترجمه ترگمان]من شوخی کردم اما Challenger یک خرناس تحقیر آمیز به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• jokingly, playfully

پیشنهاد کاربران

بپرس