in harness

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: engaged in one's customary work routine.
مشابه: working

(2) تعریف: working together in tandem, as two horses yoked together.
مترادف: in tandem

جمله های نمونه

1. I felt glad to be back in harness.
[ترجمه گوگل]احساس خوشحالی می کردم که دوباره در مهار هستم
[ترجمه ترگمان]خوشحال شدم که برگشتم به یراق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They'll be working in harness with other doctors to compile the report.
[ترجمه گوگل]آنها با سایر پزشکان برای تهیه گزارش همکاری خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها برای تهیه گزارش با پزشکان دیگر کار خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Two dancers in harness are walking up and down the pole.
[ترجمه گوگل]دو رقصنده در بند دار بالا و پایین می روند
[ترجمه ترگمان]دوتا رقاص توی یراق دار دارن از قطب بالا و پایین میرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sound of a horse in harness, of its hoof idly striking a stone!
[ترجمه گوگل]صدای اسب در بند، سم او که بیکار به سنگ می زند!
[ترجمه ترگمان]صدای یک اسب در یراق اسب و سم سم بر روی سنگ به زمین افتاد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Eva Burrows was back in harness and delighted to be there.
[ترجمه گوگل]اوا باروز دوباره در مهار بود و از حضور در آنجا خوشحال بود
[ترجمه ترگمان]اوا Burrows در یراق بود و از بودن در آنجا خوشحال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Popplewell is now back in harness after the arduous Lions tour to New Zealand.
[ترجمه گوگل]Popplewell اکنون پس از تور طاقت فرسا Lions به نیوزیلند در مهار است
[ترجمه ترگمان]Popplewell در حال حاضر پس از سفر arduous به نیوزلند به کمربند خود باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The new bureaucracy of alphabet soup agencies was in harness.
[ترجمه گوگل]بوروکراسی جدید آژانس های سوپ الفبا در حال مهار بود
[ترجمه ترگمان]بوروکراسی جدید موسسات سوپ ماهی مهار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their horses still in harness, and reeking from fatigue and heat, showed that the cortege had only just arrived.
[ترجمه گوگل]اسب‌هایشان هنوز در بند بودند و بوی خستگی و گرما می‌دادند، نشان می‌داد که گروه تازه از راه رسیده است
[ترجمه ترگمان]اسب های ایشان هنوز در یراق بود، و بوی خستگی و گرما، نشان می داد که ملتزمین رکاب تازه از راه رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am sure he wanted to die in harness.
[ترجمه گوگل]مطمئنم او می خواست در بند بمیرد
[ترجمه ترگمان]من مطمئنم که او می خواست در یراق و یراق بمیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At Opera North he will be in harness with Paul Daniel, the conductor appointed music director last year.
[ترجمه گوگل]او در اپرا شمال با پل دانیل، رهبر ارکستر که سال گذشته به عنوان مدیر موسیقی منصوب شد، همکاری خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]در اپرا شمالی، او با پل دانی، رهبر ارکستر، سال گذشته منصوب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Morin's book is a helpful guide to surviving the first few months in harness.
[ترجمه گوگل]کتاب مورین راهنمای مفیدی برای زنده ماندن در چند ماه اول در مهار است
[ترجمه ترگمان]کتاب مورین، راهنمای مفیدی برای باقی ماندن در طی چند ماه آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The old man says that he intends to die in harness.
[ترجمه گوگل]پیرمرد می گوید که قصد دارد در بند بمیرد
[ترجمه ترگمان]پیرمرد می گوید که قصد دارد در یراق بمیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can rest for three or four months and then the longing for work will return and you will be right back in harness.
[ترجمه گوگل]شما می توانید سه یا چهار ماه استراحت کنید و سپس حسرت کار برمی گردد و شما دوباره در مهار خواهید بود
[ترجمه ترگمان]شما می توانید سه یا چهار ماه استراحت کنید و سپس اشتیاق برای کار به شما بر می گردد و شما درست پشت سر هم خواهید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He hopes he will always be like that and " die in harness ".
[ترجمه گوگل]او امیدوار است که همیشه همینطور باشد و "در بند بمیرد"
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است که او همیشه مانند آن باشد و \"در مهار اسب\" بمیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

در تعامل و همکاری با، کارکردن با . . . برای دستیابی به هدفی
در دسترس
در حال کار کردن
در سر کار

بپرس