in full cry


(بیشتر در مورد سگ شکاری) در تعقیب شکار، با اشتیاق دنبال کسی یا چیزی (رفتن)

جمله های نمونه

1. At the meeting, the parents were in full cry, demanding further government spending on schools.
[ترجمه گوگل]در این جلسه، والدین به شدت گریه کردند و خواستار هزینه بیشتر دولت برای مدارس شدند
[ترجمه ترگمان]در این جلسه، والدین به طور کامل گریه کردند و خواستار هزینه بیشتر دولت در مدارس شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The opposition was in full cry over the changes to the education bill.
[ترجمه گوگل]مخالفان نسبت به تغییرات لایحه آموزش و پرورش به شدت گریه کردند
[ترجمه ترگمان]اپوزیسیون در مورد تغییرات لایحه آموزشی به شدت گریه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Anyone who's seen the world's press in full cry can understand how Diana felt.
[ترجمه گوگل]هر کسی که گریه کامل مطبوعات جهان را دیده باشد می تواند احساس دایانا را درک کند
[ترجمه ترگمان]هر کسی که مطبوعات جهان را به طور کامل دیده باشد می تواند درک کند که دایانا چه احساسی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Leeds supporters were in full cry.
[ترجمه گوگل]هواداران لیدز به شدت گریه می کردند
[ترجمه ترگمان]طرفداران لیدز به شدت گریه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The opposition was in full cry in Parliament last night over the proposed changes to the education bill.
[ترجمه گوگل]اپوزیسیون شب گذشته در مجلس به شدت به تغییرات پیشنهادی در لایحه آموزش و پرورش اعتراض کرد
[ترجمه ترگمان]اپوزیسیون در شب گذشته در مجلس به خاطر تغییرات پیشنهادی در لایحه آموزش و پرورش، به شدت گریه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Within 10 minutes Leicester were in full cry for the distant try line.
[ترجمه گوگل]در عرض 10 دقیقه لستر کاملاً برای خط آزمایشی دور دست گریه کرد
[ترجمه ترگمان]در مدت ۱۰ دقیقه لس تر به طور کامل برای خط امتحان دور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He knows the hunt is in full cry, so he covers his tracks.
[ترجمه گوگل]او می داند که شکار در فریاد کامل است، بنابراین ردهای خود را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]او می داند که شکار پر از گریه است، بنابراین ردش را می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hounds were in full cry after the fox.
[ترجمه گوگل]سگ های شکاری به دنبال روباه گریه می کردند
[ترجمه ترگمان]سگ ها پس از روباه به گریه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is capitalism in full cry.
[ترجمه گوگل]این سرمایه داری در فریاد کامل است
[ترجمه ترگمان]این سرمایه داری با فریاد کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The main opposition party is already in full cry over this mishandling of security.
[ترجمه گوگل]حزب اصلی اپوزیسیون هم اکنون به خاطر این سوءاستفاده از امنیت به شدت فریاد زده است
[ترجمه ترگمان]حزب مخالف اصلی در حال حاضر به طور کامل بر سر این سو مدیریت امنیت گریه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These words were hardly spoken, when a pack of hounds came upon them in full cry.
[ترجمه گوگل]این کلمات به سختی گفته می شد، زمانی که دسته ای از سگ های شکاری با فریاد کامل بر سر آنها آمدند
[ترجمه ترگمان]این کلمات به زحمت شنیده می شد که یک گله سگ به گریه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To many Democrats and the liberal faithful, the sight of Obama in full cry back on the stump will be a glimmer of light in an otherwise dim election season.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از دموکرات‌ها و وفاداران لیبرال، مشاهده اوباما در حالی که فریاد می‌کشد، بارقه‌ای از نور در یک فصل کم‌نور انتخابات خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از دموکرات ها و وفادار لیبرال، دیدن اوباما با فریاد کامل بر روی کنده درخت، درخشش نور در فصل انتخابات تاریک دیگری خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in pursuit of, while chasing after

پیشنهاد کاربران

بپرس