in exchange for

جمله های نمونه

1. I've offered to paint the kitchen in exchange for a week's accommodation.
[ترجمه Shirin Babaahmadi] من پیشنهاد داده ام که در عوض یک هفته غذا و خوابگاه آشپزخانه را رنگ کنم
|
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد دادم در ازای اقامت یک هفته ای آشپزخانه را رنگ کنم
[ترجمه ترگمان]من پیشنهاد کردم آشپزخانه را در عوض یک هفته جا به جا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He gave me an apple in exchange for a cake.
[ترجمه گوگل]در ازای یک کیک یک سیب به من داد
[ترجمه ترگمان]او برای من یک سیب در ازای یک کیک به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Your innocuous miss who refused to give up in exchange for who collapsed to.
[ترجمه گوگل]خانم بی گناه شما که حاضر نشد در ازای کسی که از بین رفت تسلیم شود
[ترجمه ترگمان]زن بی ضرری که از تسلیم شدن برای چه کسی سر باز زد حاضر نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Would you like my old TV in exchange for this camera?
[ترجمه مرجان فرجی] دوست داری این دوربین را در ازای این تلویزیون قدیمی به من بدهی؟
|
[ترجمه گوگل]آیا تلویزیون قدیمی من را در ازای این دوربین می خواهید؟
[ترجمه ترگمان]از تلویزیون قدیمیم توی عوض این دوربین خوشت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They were given food and shelter in exchange for work.
[ترجمه گوگل]در ازای کار به آنها غذا و سرپناه داده شد
[ترجمه ترگمان]آن ها در ازای کار به غذا و سرپناه داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The trade unions bargained away their rights in exchange for a small pay rise.
[ترجمه گوگل]اتحادیه های کارگری حقوق خود را در ازای افزایش اندکی دستمزد به چانه زنی کردند
[ترجمه ترگمان]اتحادیه های تجاری حقوق خود را در ازای یک افزایش حقوق کم، چانه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Woollen cloth and timber were sent to Egypt in exchange for linen or papyrus.
[ترجمه گوگل]پارچه و الوار پشمی در ازای کتان یا پاپیروس به مصر فرستاده می شد
[ترجمه ترگمان]پارچه و چوب woollen برای تعویض کتان و یا پاپیروس به مصر فرستاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The trade unions bargained away their rights in exchange for a small pay raise.
[ترجمه گوگل]اتحادیه های کارگری حقوق خود را در ازای افزایش اندکی دستمزد به چانه زنی کردند
[ترجمه ترگمان]اتحادیه های تجاری حقوق خود را در ازای یک افزایش حقوق کم، چانه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In exchange for the hostages, the terrorists demanded safe-conduct out of the country.
[ترجمه گوگل]در ازای گروگان ها، تروریست ها خواستار خروج امن از کشور شدند
[ترجمه ترگمان]در عوض گروگان ها، تروریست ها خواستار اجرای ایمن این کشور شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tom gave Helen an apple in exchange for a piece of cake.
[ترجمه گوگل]تام در ازای یک تکه کیک یک سیب به هلن داد
[ترجمه ترگمان]تام یک سیب با یک تکه کیک به هلن داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One of the accused got off lightly in exchange for pleading guilty to withholding information from Congress.
[ترجمه گوگل]یکی از متهمان در ازای اعتراف به جرم خود برای پنهان کردن اطلاعات از کنگره، به آرامی پیاده شد
[ترجمه ترگمان]یکی از متهمان به آرامی در قبال درخواست گناه برای خودداری از دادن اطلاعات از سوی کنگره از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This firm will supply engines in exchange for artificial rubber.
[ترجمه گوگل]این شرکت در ازای لاستیک مصنوعی موتور عرضه می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت در ازای استفاده از لاستیک مصنوعی، موتورها را تامین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The dwarfs said she could stay in exchange for housework.
[ترجمه گوگل]کوتوله ها گفتند که او می تواند در ازای کارهای خانه بماند
[ترجمه ترگمان]دورف ها گفت که می تواند در عوض در مقابل کاره ای خانه بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. President Reagan agreed to accept tax increases immediately in exchange for spending cuts to be named later.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور ریگان موافقت کرد که افزایش مالیات را فوراً در ازای کاهش هزینه ها بپذیرد که بعداً نامگذاری خواهد شد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور ریگان موافقت کرد تا افزایش مالیات ها را بلافاصله در ازای کاهش هزینه ها که بعدا نامگذاری شد، بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Hydrogen ions then migrate into cells in exchange for potassium ions, which enter the extracellular fluid.
[ترجمه گوگل]سپس یون های هیدروژن در ازای یون های پتاسیم که وارد مایع خارج سلولی می شوند به داخل سلول ها مهاجرت می کنند
[ترجمه ترگمان]سپس یون های هیدروژن در مقابل یون های پتاسیم که وارد سیال خارج سلولی می شوند، به سلول ها مهاجرت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• as a substitute for, in place of, for

پیشنهاد کاربران

In exchange for free advertising
در ازای تبلیغات رایگان
Touchstone 4 page 73
طاق زدن خودمون
in exchange for
در قبال، در برابر، در عوض، در ازای
Iran scale back its nuclear programme in exchange for the lifting of international sanctions against its economy
در ازای
در عوض
In return for.
معاوضه
در عوضِ
در ازایِ
به جایِ

بپرس