تخصصی
پیشنهاد کاربران
In esse /ɪn ˈɛsɪ/ ( adj ) – meaning: actually existing, opposite of in posse ( New Oxford American Dictionary )
به معنای واقعی وجود داشتن ( نه از روی احتمالات ) ؛ در اصل؛ در واقع؛ در عمل
Example 1: 👇
... [مشاهده متن کامل]
A finite being acts substantially through the goodness that arises from its participation in esse.
یک موجود متناهی اساساً از طریق خیری عمل می کند که از مشارکت او در ذات و یا در واقعیت ناشی می شود.
Example 2: 👇
To constitute an extraditable crime there must have been abandonment of a child in esse not merely in posse.
برای ایجاد یک جرم قابل استرداد، کودک باید در اصل رها شده باشد نه صرفاً از روی احتمال.
Example 3: 👇
Participation in esse determines the ability to act and operate.
مشارکت عملی تعیین کننده ی توانایی فرد برای انجام و اجرای کاری است.
به معنای واقعی وجود داشتن ( نه از روی احتمالات ) ؛ در اصل؛ در واقع؛ در عمل
... [مشاهده متن کامل]
یک موجود متناهی اساساً از طریق خیری عمل می کند که از مشارکت او در ذات و یا در واقعیت ناشی می شود.
برای ایجاد یک جرم قابل استرداد، کودک باید در اصل رها شده باشد نه صرفاً از روی احتمال.
مشارکت عملی تعیین کننده ی توانایی فرد برای انجام و اجرای کاری است.