in conclusion


بالاخره، در خاتمه، در پایان

جمله های نمونه

1. In conclusion, I would like to say how much I have enjoyed myself today.
[ترجمه گوگل]در پایان، می خواهم بگویم که امروز چقدر از خودم لذت بردم
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، دوست دارم بگویم که امروز چقدر از خودم لذت برده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In conclusion, walking is a cheap, safe, enjoyable and readily available form of exercise.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، پیاده روی یک نوع ورزش ارزان، ایمن، لذت بخش و در دسترس است
[ترجمه ترگمان]در پایان، پیاده روی یک شکل ارزان، ایمن، لذت بخش و در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In conclusion, I would like to thank . . .
[ترجمه گوگل]در خاتمه، مایلم تشکر کنم
[ترجمه ترگمان]در نهایت، مایلم از شما تشکر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In conclusion, I hope the preceding arguments have convinced you of the need for action.
[ترجمه گوگل]در پایان، امیدوارم استدلال های قبلی شما را در مورد نیاز به اقدام متقاعد کرده باشد
[ترجمه ترگمان]در خاتمه، امیدوارم مباحثات قبلی شما را از نیاز به عمل متقاعد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In conclusion she wished her comrades every success in their work.
[ترجمه گوگل]وی در پایان برای همرزمانش در کارشان آرزوی موفقیت کرد
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسید که دوستانش هر موفقیت را در کار خود آرزو می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In conclusion, I would like to thank you all for your hard work.
[ترجمه گوگل]در پایان از زحمات همه شما تشکر می کنم
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، من دوست دارم از همتون برای کاره ای سخت تون تشکر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In conclusion, I would like to thank our guest speaker.
[ترجمه گوگل]در خاتمه از سخنران مهمانمان تشکر می کنم
[ترجمه ترگمان]در نهایت میل دارم از سخنگوی مهمان تشکر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In conclusion, I submit that the proposal will not work without some major changes.
[ترجمه گوگل]در پایان، من ارائه می کنم که این پیشنهاد بدون برخی تغییرات عمده کار نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، من تسلیم می شوم که این پیشنهاد بدون برخی تغییرات اساسی کار نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In conclusion, dietary polyunsaturated fatty acids enhance duodenal resistance to acid by potentiation of adaptive cytoprotection.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، اسیدهای چرب چندغیراشباع رژیم غذایی، مقاومت دوازدهه به اسید را با تقویت محافظت سلولی تطبیقی ​​افزایش می‌دهند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، اسیده ای چرب اشباع نشده چند تایی مقاومت duodenal را با acid از cytoprotection تطبیقی افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In conclusion, patients with cholesterol gall stones produce less metastable hepatic bile measured by the evidence of shorter nucleation time.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بیماران مبتلا به سنگ‌های صفراوی کلسترولی صفرای کبدی کمتری را تولید می‌کنند که با شواهد زمان هسته‌زایی کوتاه‌تر اندازه‌گیری می‌شود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، بیمارانی که دارای سنگ صفرا هستند کم تر از bile کبدی را تولید می کنند که توسط شواهد زمان جوانه زنی کوتاه تر اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In conclusion, one may say the Titan-Dionysos myth indicates a form of anthropological dualism in Orphism.
[ترجمه گوگل]در خاتمه، می‌توان گفت که افسانه تیتان-دیونیسوس نشان‌دهنده شکلی از دوگانگی انسان‌شناختی در اورفیسم است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، می توان گفت که افسانه تیتان - Dionysos بیانگر نوعی دوگانگی انسان شناختی در Orphism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In conclusion, rapid urbanisation has typically occurred without an improvement in the life-chances of the majority of the urban population.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، شهرنشینی سریع معمولاً بدون بهبودی در شانس زندگی اکثریت جمعیت شهری رخ داده است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، شهرنشینی سریع به طور معمول بدون بهبود در زندگی اکثریت جمعیت شهری رخ داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In conclusion oesophageal transection and gastric devascularisation appears to confer no benefit over endoscopic sclerotherapy in terms of long term survival after variceal haemorrhage.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، به نظر می‌رسد که قطع مری و تخلیه عروق معده هیچ سودی نسبت به اسکلروتراپی آندوسکوپی از نظر بقای طولانی‌مدت پس از خونریزی واریس ندارد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه oesophageal transection و gastric gastric به نظر می رسد که هیچ مزیتی بر endoscopic sclerotherapy از لحاظ زنده ماندن طولانی مدت بعد از خونریزی variceal ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In conclusion, this study has evaluated the efficacy of four commercial serological tests in comparison with standard biopsy related tests.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، این مطالعه کارایی چهار تست سرولوژیکی تجاری را در مقایسه با تست‌های استاندارد مربوط به بیوپسی ارزیابی کرده است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، این مطالعه اثربخشی چهار تست serological تجاری را در مقایسه با نمونه برداری با نمونه برداری استاندارد مورد ارزیابی قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in summary, in short, in brief

پیشنهاد کاربران

در خاتمه به عنوان جمع بندی. . . . . .
بالاخره، در خاتمه، در پایان
مثال:
In conclusion I could finish the book.
بالاخره توانستم کتاب را تمام کنم.
به طور خلاصه
در نتیجه. . .
با این حساب. . .
در پایان. . .
سرانجام. . .
در آخر. . .
نهایتا. . .
در خاتمه / در نهایت
نتیجتاً
برای جمع بندی
به عنوان جمع بندی
مجموعاً
در پایان
1. In conclusion, I would like to thank…
1. در پایان، می خواستم تشکر کنم از. . .
در مجموع. . .
نتیجه گیری
Finally
در نهایت

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس