in broad daylight

جمله های نمونه

1. They robbed the bank in broad daylight.
[ترجمه گوگل]آنها در روز روشن از بانک سرقت کردند
[ترجمه ترگمان]در روز روشن بانک را غارت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was robbed in broad daylight.
[ترجمه گوگل]او را در روز روشن دزدیدند
[ترجمه ترگمان]در روز روشن دزدی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A girl was attacked on a train in broad daylight.
[ترجمه امیر رضایی] در روز روشن دختری در قطار مورد حمله واقع شد.
|
[ترجمه گوگل]یک دختر در روز روشن در قطار مورد حمله قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در روز روشن، دختری به قطار حمله کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Drugs are sold unashamedly in broad daylight.
[ترجمه گوگل]مواد مخدر در روز روشن بی شرمانه فروخته می شود
[ترجمه ترگمان]مواد توی روز روشن بدون هیچ شرمندگی فروخته میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was mugged in broad daylight.
[ترجمه گوگل]او را در روز روشن دزدیدند
[ترجمه ترگمان]تو روز روشن بهش حمله شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The kidnapping occurred in broad daylight.
[ترجمه گوگل]آدم ربایی در روز روشن رخ داد
[ترجمه ترگمان]آدم ربایی در روز روشن به وقوع پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She had been mugged in the street in broad daylight.
[ترجمه گوگل]او را در روز روشن در خیابان دزدیده بودند
[ترجمه ترگمان]در روشنایی روز روشن جیب او را زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The robbery occurred in broad daylight, in a crowded street.
[ترجمه گوگل]این سرقت در روز روشن، در یک خیابان شلوغ رخ داد
[ترجمه ترگمان]سرقت در روز روشن در خیابان شلوغ رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In broad daylight the events of the night before seemed like a bad dream.
[ترجمه گوگل]در روز روشن وقایع شب قبل مانند یک رویای بد به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در روشنایی روز، وقایع شب پیش از آن مانند یک خواب بد به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thieves had broken into the car in broad daylight and stolen the stereo.
[ترجمه گوگل]سارقان در روز روشن وارد خودرو شده و استریو را سرقت کرده بودند
[ترجمه ترگمان]دزد در روز روشن با اتومبیل وارد اتومبیل شده بود و استریو را دزدیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A woman was attacked in broad daylight, right in front of our office.
[ترجمه گوگل]یک زن در روز روشن، درست مقابل دفتر ما مورد حمله قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یک زن در روز روشن به او حمله کرده بود درست جلوی دفتر ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He gunned down a man in broad daylight and got away.
[ترجمه گوگل]او مردی را در روز روشن تیراندازی کرد و فرار کرد
[ترجمه ترگمان]یک نفر را در روشنایی روز روشن کرد و از آنجا دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A holdup took place in broad daylight in a crowded street.
[ترجمه گوگل]توقفی در روز روشن در یک خیابان شلوغ اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]در روشنایی روز شلوغی در یک خیابان شلوغ اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The recent murder happened in broad daylight in a supposedly "safe" part of London.
[ترجمه گوگل]قتل اخیر در روز روشن در یک بخش ظاهرا "امن" لندن اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]قتل اخیر در روز روشن در بخش \"ایمن\" لندن رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• during the light of day, publicly, in public

پیشنهاد کاربران

در روز آشکار، در روشنایی روز
تو روز روشن.
They killed him in broad daylight.
😊😊
تو روز روشن و در ملا عام
He's right bro. One of my friends died there for wearing a nice watch in london. In broad daylight
تو روز روشن
In broad daylight = توی روز روشن
مثال :
He stole my car in broad daylight, I don’t know what to do!
ماشین من را توی روز روشن دزدید، من نمی دونم چی کار کنم

دزدی تو روز روشن
توی روز روشن
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
if something, especially a crime, happens in broad daylight, it happens in the daytime and in public

بپرس