in and of itself

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
به خودیِ خود / فی نفسه / ذاتاً / مستقل از عوامل بیرونی
در زبان محاوره ای:
خودِ اون چیز، به تنهایی، جدا از بقیه ی چیزا، خودش به تنهایی
🔸 تعریف ها:
1. ( تحلیلی – منطقی ) :
...
[مشاهده متن کامل]

برای اشاره به ماهیت ذاتی یک چیز، بدون در نظر گرفتن زمینه یا عوامل بیرونی
مثال: The idea, in and of itself, is not bad.
اون ایده، به خودیِ خود بد نیست.
2. ( فلسفی – انتزاعی ) :
برای تأکید بر بررسی مستقل یک مفهوم یا پدیده، بدون وابستگی به نتایج یا شرایط
مثال: Justice, in and of itself, is a noble pursuit.
عدالت، فی نفسه، هدفی شریفه.
3. ( تحلیلی – انتقادی ) :
برای جدا کردن ارزش یا ویژگی یک چیز از نحوه ی اجرا یا تأثیرات جانبی
مثال: The law, in and of itself, is fair—but its application is flawed.
قانون، ذاتاً منصفانه ست—اما اجرای اون مشکل داره.
🔸 مترادف ها:
intrinsically – inherently – per se – by itself – alone

شیرین
به خودی خود
به نوبه ی خود
به خودی خود، فی نفسه ( per se ) ، خودش ( به تنهایی )
به صرف خودش
بشخصه - شخصاً
ذاتا، به خودی خود