• معنی: واقعا، بالفعل ، براستی، راستی، بخدا
معانی دیگر: ( محاوره ) در حقیقت، راستش را بخواهی، حقیقتا، به درستی، راستینه
• مترادف: really
• چند مثال:
I thought she was Portuguese, but in actual fact she's Brazilian.
... [مشاهده متن کامل]
I realized that in actual fact the event took place a day later than I'd thought.
He told us he was at his friend's when in actual fact he was at Anna's house.
Patients thought they were getting the new drug. In actual fact, they weren't
معانی دیگر: ( محاوره ) در حقیقت، راستش را بخواهی، حقیقتا، به درستی، راستینه
• مترادف: really
• چند مثال:
... [مشاهده متن کامل]
به ضرس قاطع
در واقع، به طور واقع