in a shake

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
در یک چشم به هم زدن / خیلی سریع / فوری
🔸 تعریف:
1. انجام کاری در مدت بسیار کوتاه؛ خیلی سریع و بی درنگ
مثال: I’ll be back in a shake. در یک چشم به هم زدن برمی گردم.

...
[مشاهده متن کامل]

2. بیان غیررسمی برای تأکید بر سرعت عمل یا پاسخ فوری
مثال: She fixed the broken window in a shake. اون پنجره ی شکسته رو خیلی سریع درست کرد.
🔸 مترادف ها:
in a flash – in no time – in an instant – quickly – right away