🔸 معادل فارسی:
بی همتا / یگانه / در سطحی جداگانه / بی رقیب
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اجتماعی ) :**
برای توصیف فرد یا چیزی که آن قدر برتر یا متفاوت است که با دیگران قابل مقایسه نیست.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *She’s in a league of her own when it comes to painting. *
وقتی پای نقاشی وسط باشد، او بی همتاست.
2. ** ( ادبی – استعاری ) :**
بیان تصویری برای نشان دادن جایگاه منحصر به فرد یا سطحی بالاتر از دیگران.
3. ** ( فرهنگی – عمومی ) :**
گاهی برای تحسین یا بزرگداشت کسی به کار می رود که دستاوردهایش فراتر از معیارهای معمول است.
- - -
🔸 مترادف ها:
unparalleled – unmatched – unique – peerless – second to none
بی همتا / یگانه / در سطحی جداگانه / بی رقیب
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اجتماعی ) :**
برای توصیف فرد یا چیزی که آن قدر برتر یا متفاوت است که با دیگران قابل مقایسه نیست.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *She’s in a league of her own when it comes to painting. *
وقتی پای نقاشی وسط باشد، او بی همتاست.
2. ** ( ادبی – استعاری ) :**
بیان تصویری برای نشان دادن جایگاه منحصر به فرد یا سطحی بالاتر از دیگران.
3. ** ( فرهنگی – عمومی ) :**
گاهی برای تحسین یا بزرگداشت کسی به کار می رود که دستاوردهایش فراتر از معیارهای معمول است.
- - -
🔸 مترادف ها: