in a league of its own

پیشنهاد کاربران

🔹 معادل فارسی: بی همتا / بی رقیب / در سطحی فراتر از بقیه / یه سر و گردن بالاتر
🔹 مثال ها:
Her voice is in a league of its own. صدای اون واقعاً بی همتاست.
This smartphone is in a league of its own when it comes to performance. این گوشی از نظر عملکرد یه سر و گردن بالاتره.
...
[مشاهده متن کامل]

The film’s storytelling puts it in a league of its own. روایت داستانی فیلم اون رو در سطحی فراتر قرار داده.
🔹 مترادف ها:
in a class by itself – one - of - a - kind – unparalleled – matchless – head and shoulders above the rest
- این اصطلاح از ورزش های تیمی مثل بیسبال گرفته شده، جایی که تیم ها در "لیگ"های مختلف رقابت می کنن. وقتی کسی یا چیزی "in a league of its own" باشه، یعنی حتی در لیگ خودش هم بی رقیبه.