in a burst of creative thinking

پیشنهاد کاربران

در چشم بر هم زدنی
in a burst of creative thinking, i settled on my decision and made a delicious food for guests.
یک فکر بکر به ذهن رسیدن
ناگهان فکری به سر زدن
ناگهان با یک جرقه. . .
:ex
in a burst of creative thinking, he though some might recognize the girls
ناگهان فکری به سرش زد، او فکر کرد که ممکنه کسی بتونه دخترها رو شناسایی بکنه.

بپرس