در راستای، به منظور، جهت
در تلاش برای
He has shed his militant image, donning tailored suits in a calculated bid to rebrand himself as a pragmatic leader
او در تلاشی حساب شده چهره ی نظامی خود را کنار گذاشته و با پوشیدن کت و شلوار رسمی قصد نشان دادن خود به عنوان رهبری عمل گرا دارد.
در تلاش برای
او در تلاشی حساب شده چهره ی نظامی خود را کنار گذاشته و با پوشیدن کت و شلوار رسمی قصد نشان دادن خود به عنوان رهبری عمل گرا دارد.
در تلاش برای
Germany announced a nine - point
plan to be implemented nationwide
in a bid to stop the spread of
coronavirus
در تلاش به
به منظورِ - برایِ