1. Most of their music was spontaneous improvisation.
[ترجمه گوگل]بیشتر موسیقی آنها بداهه نوازی خودجوش بود
[ترجمه ترگمان]بیشتر موسیقی آن ها بداهه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Funds were not abundant and clever improvisation was necessary.
[ترجمه گوگل]بودجه فراوان نبود و بداهه پردازی هوشمندانه لازم بود
[ترجمه ترگمان]وجوه آن چندان زیاد نبود و improvisation هوشمندانه لازم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There are classes in movement, dance, acting and improvisation.
[ترجمه گوگل]کلاس های حرکت، رقص، بازیگری و بداهه نوازی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کلاس هایی در حرکت، رقص، بازیگری و بداهه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This improvisation group invites children to participate in its funny and unpredictable show.
[ترجمه گوگل]این گروه بداهه نوازی از کودکان دعوت می کند تا در برنامه خنده دار و غیر قابل پیش بینی خود شرکت کنند
[ترجمه ترگمان]این گروه بداهه، کودکان را به شرکت در نمایش مضحک و غیرقابل پیش بینی اش دعوت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Improvisation means take your chances while you can, where you can; it means ride your luck.
[ترجمه گوگل]بداهه نوازی به این معناست که تا جایی که می توانید از شانس خود استفاده کنید این به معنای سوار شانس خود است
[ترجمه ترگمان]improvisation به این معنی است که می توانید هر جا که می توانید امتحان کنید؛ به این معنی که موفق باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. No more improvisation in running the offense, no more shoot-first, pass-second mentality and no more starting lineup, period.
[ترجمه گوگل]دیگر خبری از بداهه گویی در اجرای حمله نیست، دیگر خبری از ذهنیت شوت اول، پاس دوم و دیگر ترکیب اولیه نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ بداهه سازی بیشتر در اجرای این جرم، نه عکس اول، یک تفکر دوم، و نه ترکیب شروع دیگر، دوره، وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The result suggested dogged industry, rather than heroic improvisation.
[ترجمه گوگل]نتیجه به جای بداههپردازی قهرمانانه، صنعت سختگیرانه را پیشنهاد میکرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه، به جای بداهه سازی قهرمانانه، صنعت dogged را پیشنهاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This encourages improvisation, and enables the improviser to play at length and elaborately, as in the guitar solo by Eric Clapton.
[ترجمه گوگل]این امر بداهه نوازی را تشویق می کند و بداهه نواز را قادر می سازد تا مانند تکنوازی گیتار اریک کلاپتون، طولانی و مفصل بنوازد
[ترجمه ترگمان]این امر، بداهه سازی را تشویق می کند، و the را قادر می سازد که با طول و با دقت بازی کند، همان طور که در گیتار سولو توسط اریک Clapton اجرا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Improvisation and ingenuity, not tradition, are the backbone of a unique dance troupe that is becoming a Tucson favorite.
[ترجمه گوگل]بداهه نوازی و نبوغ، نه سنت، ستون فقرات یک گروه رقص منحصر به فرد است که در حال تبدیل شدن به یکی از محبوب ترین گروه های توسان است
[ترجمه ترگمان]بداهه سازی و مهارت، نه سنت، ستون فقرات یک گروه رقص منحصر به فرد است که در حال تبدیل شدن به یک گروه محبوب توسکان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Improvisation and expression as well as musical accompaniment of the exercises plays a central role in the training programme of the Medau-Schule.
[ترجمه گوگل]بداهه نوازی و بیان و همچنین همراهی موسیقی تمرینات نقش اصلی را در برنامه آموزشی Medau-Schule ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]بداهه سازی و بیان، نقش اساسی در برنامه آموزشی of - Schule ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And in the long run the improvisation of a constitutional structure on the basis of currently perceived utility will be disastrous.
[ترجمه گوگل]و در درازمدت بداهه سازي ساختار قانون اساسي بر مبناي مطلوبيتي كه در حال حاضر تصور مي شود فاجعه آميز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]و در دراز مدت، بداهه سازی یک ساختار قانونی براساس سودمندی درک شده فعلی، فاجعه بار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And during these nine minutes of transcendental improvisation, every note falls magically into Platonic patterns of perfection.
[ترجمه گوگل]و در طول این نه دقیقه بداهه پردازی متعالی، هر نت به طرزی جادویی در الگوهای افلاطونی کمال قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]و در طول این نه دقیقه از بداهه سازی متعالی، هر نوت به طور جادویی به الگوهای افلاطونی کمال تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Improvisation is at odds with the legitimate caution in managerial concerns over decision making, strategy organization design, and compliance.
[ترجمه گوگل]بداهه نوازی در تضاد با احتیاط مشروع در نگرانی های مدیریتی در مورد تصمیم گیری، طراحی سازمان استراتژی و انطباق است
[ترجمه ترگمان]بداهه سازی در تضاد با احتیاط قانونی در نگرانی های مدیریتی در خصوص تصمیم گیری، طراحی سازمانی استراتژی و انطباق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Catherine required the daily challenge of mundane improvisation.
[ترجمه گوگل]کاترین به چالش روزانه بداهه پردازی پیش پا افتاده نیاز داشت
[ترجمه ترگمان]کاترین به مبارزه روزانه با بداهه سازی جهانی نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It is a story of courage and of improvisation that made a nonsense of the enemy's numerical and material superiority.
[ترجمه گوگل]حکایت شجاعت و بداهه گویی است که برتری عددی و مادی دشمن را مزخرف کرد
[ترجمه ترگمان]این داستانی از شجاعت و بداهه سازی است که به برتری فیزیکی و مادی دشمن دامن می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید