improvidence

/ɪmˈprɒvɪdəns//ɪmˈprɒvɪdəns/

معنی: اسراف، بی احتیاطی، عاقبت نیندیشی
معانی دیگر: بی احتیاطی، عاقبت نیندیشی، اسراف

جمله های نمونه

1. Dissension and improvidence reigned.
[ترجمه گوگل]نفاق و بی عیب و نقص حاکم شد
[ترجمه ترگمان]dissension و improvidence reigned بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Although devoted to his father's memory he always resented his extravagance and improvidence.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه به یاد پدرش اختصاص داشت، همیشه از زیاده‌روی و بداخلاقی او رنجید
[ترجمه ترگمان]او، با آنکه به حافظه پدرش وفادار بود، همیشه از اسراف و improvidence بیزار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But even if the rent is not mended, perhaps the worst vice betrayed is improvidence.
[ترجمه گوگل]اما حتی اگر اجاره بها جبران نشود، شاید بدترین بدی که به آن خیانت شده است، بداخلاقی باشد
[ترجمه ترگمان]اما حتی اگر اجاره هم خوب نشده باشد، شاید بدترین عیب کار improvidence improvidence است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Because of the poverty in those days, that thirsts for quick success and instant benefit and the improvidence ideas, what is now looked as really absurd.
[ترجمه گوگل]به دلیل فقر در آن روزها، تشنگی برای موفقیت سریع و منفعت آنی و ایده های نابخردانه، چیزی که اکنون واقعاً پوچ به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]به دلیل فقر آن روزها، آن تشنه موفقیت فوری و منافع فوری و افکار improvidence، آنچه اکنون به چشم می خورد واقعا مضحک به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A trust created to maintain a beneficiary but to be secure against the beneficiary's improvidence .
[ترجمه گوگل]اعتمادی که برای حفظ ذینفع ایجاد می شود، اما در برابر بی خیالی ذینفع ایمن است
[ترجمه ترگمان]اعتمادی که برای حفظ یک ذی نفع ایجاد شده است اما در برابر the ذی نفع قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Even after the Victory Day bad events befell, and some Soviet soldiers had been killed in ambushes, sometimes because of their own carelessness or improvidence .
[ترجمه گوگل]حتی پس از روز پیروزی وقایع بدی رخ داد و برخی از سربازان شوروی در کمین ها کشته شدند، گاهی اوقات به دلیل بی احتیاطی یا بی خیالی خود
[ترجمه ترگمان]حتی پس از اتفاقات بد روز پیروزی، و برخی از سربازان شوروی در ambushes که گاه به سبب بی دقتی یا improvidence کشته شده بودند، کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسراف (اسم)
profusion, squander, dissipation, prodigality, improvidence

بی احتیاطی (اسم)
incaution, improvidence, indiscretion, imprudence

عاقبت نیندیشی (اسم)
improvidence

انگلیسی به انگلیسی

• carelessness, lack of foresight; wastefulness, lack of thought for the future
improvidence is improvident behaviour; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس