1. an improperly adjusted tool chatters
ابزاری که درست تنظیم نشده باشد تق تق می کند.
2. A pet may founder if fed improperly.
[ترجمه گوگل]یک حیوان خانگی در صورت تغذیه نادرست ممکن است بنیانگذار باشد
[ترجمه ترگمان]اگر یک حیوان خانگی به طور نامناسب تغذیه شود، یک حیوان خانگی می تواند از آن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر یک حیوان خانگی به طور نامناسب تغذیه شود، یک حیوان خانگی می تواند از آن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was improperly dressed for the occasion.
[ترجمه گوگل]او برای این مراسم نامناسب لباس پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]لباس نامناسبی برای این بار پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لباس نامناسبی برای این بار پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The study confirmed many reports that doctors were improperly trained.
[ترجمه گوگل]این مطالعه بسیاری از گزارش ها را تایید کرد که پزشکان آموزش نادرست داشتند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه بسیاری از گزارش ها را تایید کرده است که پزشکان به طور نامناسب آموزش دیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مطالعه بسیاری از گزارش ها را تایید کرده است که پزشکان به طور نامناسب آموزش دیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I acted neither fraudulently nor improperly.
[ترجمه ونوس] من نه کلاهبرداری کردم، نه کار نادرستی انجام دادم|
[ترجمه گوگل]من نه کلاهبرداری کردم و نه نادرست[ترجمه ترگمان]من نه غلط عمل کردم و نه غلط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The governor was impeached for using state funds improperly.
[ترجمه گوگل]استاندار به دلیل استفاده نادرست از بودجه دولتی استیضاح شد
[ترجمه ترگمان]استاندار برای استفاده نادرست از بودجه های دولتی به دادگاه احضار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استاندار برای استفاده نادرست از بودجه های دولتی به دادگاه احضار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He is trying to improperly influence a witness.
[ترجمه گوگل]او در تلاش است تا به طور نامناسب بر یک شاهد تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]اون داره سعی می کنه که به یه شاهد نفوذ کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون داره سعی می کنه که به یه شاهد نفوذ کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dole accused Clinton of improperly claiming credit for a number of measures of national economic health.
[ترجمه گوگل]دول کلینتون را متهم کرد که به طور نامناسبی برای تعدادی از اقدامات سلامت اقتصاد ملی ادعای اعتبار کرده است
[ترجمه ترگمان]دول کلینتون را متهم کرد که به طور نامناسب ادعای اعتبار برای تعدادی از اقدامات مربوط به سلامت اقتصاد ملی را صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دول کلینتون را متهم کرد که به طور نامناسب ادعای اعتبار برای تعدادی از اقدامات مربوط به سلامت اقتصاد ملی را صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The second complaint alleges that Bonior improperly employs his wife as a office aide.
[ترجمه گوگل]شکایت دوم حاکی از آن است که بونیور همسرش را بهطور نامناسبی به عنوان دستیار اداری استخدام میکند
[ترجمه ترگمان]دومین شکایت ادعا می کند که Bonior به طور نامناسب از همسرش به عنوان دستیار اداره استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دومین شکایت ادعا می کند که Bonior به طور نامناسب از همسرش به عنوان دستیار اداره استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Paul Coverdell, accusing the first-term lawmaker of improperly using his office correspondence files in a re-election fundraising effort.
[ترجمه گوگل]پل کاوردل، قانونگذار دور اول را به استفاده نادرست از پرونده های مکاتبات دفتر خود در تلاش برای جمع آوری مجدد کمک های مالی متهم کرد
[ترجمه ترگمان]Paul Coverdell، نماینده اول قانون گذاری نامناسب با استفاده از پرونده های اداری دفترش در تلاش برای جمع آوری کمک های مالی دوباره انتخابات را متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Paul Coverdell، نماینده اول قانون گذاری نامناسب با استفاده از پرونده های اداری دفترش در تلاش برای جمع آوری کمک های مالی دوباره انتخابات را متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. These very assets of course, if improperly handled, become liabilities.
[ترجمه گوگل]البته این دارایی ها، اگر به درستی مدیریت شوند، به بدهی تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]البته این دارایی ها، اگر به طور نامناسب به کار گرفته شوند، بدهی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]البته این دارایی ها، اگر به طور نامناسب به کار گرفته شوند، بدهی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Poisonous gases are produced by improperly burned fuel.
[ترجمه گوگل]گازهای سمی با سوخت نادرست سوخت تولید می شوند
[ترجمه ترگمان]گازهای سمی به وسیله سوخت سوخته به طور نامناسب تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گازهای سمی به وسیله سوخت سوخته به طور نامناسب تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Some samples were handled improperly, which could have skewed the results.
[ترجمه گوگل]برخی از نمونهها بهطور نادرست پردازش شدند، که میتوانست نتایج را منحرف کند
[ترجمه ترگمان]برخی نمونه ها به طور نامناسب به کار گرفته شدند، که این امر می توانست نتایج را منحرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی نمونه ها به طور نامناسب به کار گرفته شدند، که این امر می توانست نتایج را منحرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Few cliches are used as improperly as the contention that a certain event marks the end of an era.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از کلیشه ها به اندازه این ادعا که یک رویداد خاص پایان یک دوره را نشان می دهد نادرست استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برخی از کلیشه های سیاسی به گونه ای نامناسب به کار می روند که یک رویداد خاص پایان یک دوره را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از کلیشه های سیاسی به گونه ای نامناسب به کار می روند که یک رویداد خاص پایان یک دوره را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید